گنجور

غزل شمارهٔ ۵۹۱

دل عاشق نظر به جان نکند
خاطرش میل با جنان نکند
ای که گوئی که ترک رندی کن
رند سرمست آنچنان نکند
دنیی و آخرت مده که دلم
التفاتی به این و آن نکند
رند مستیم نام ما که برد
بینشان را کسی نشان نکند
جرعهٔ می به جان خرید دلم
کرد سودائی و زیان نکند
عاشق و رند مست او باشیم
عاشق انکار عاشقان نکند
نعمت الله حریف و می در جام
هیچکس توبه این زمان نکند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل عاشق نظر به جان نکند
خاطرش میل با جنان نکند
هوش مصنوعی: دل عاشق به جان خود نمی‌نگرد و هیچ تمایلی به معشوق ندارد.
ای که گوئی که ترک رندی کن
رند سرمست آنچنان نکند
هوش مصنوعی: ای کسی که می‌گویی باید از رندی و شیطنت دست بکشم، باید بدانی که مست و شاداب به این راحتی‌ها دست از این رفتارها نمی‌کشد.
دنیی و آخرت مده که دلم
التفاتی به این و آن نکند
هوش مصنوعی: دنیای فانی و آخرت را به من نده، زیرا دل من به هیچ چیز جز خودم توجهی ندارد.
رند مستیم نام ما که برد
بینشان را کسی نشان نکند
هوش مصنوعی: ما در حالتی سرمستی و شور هستیم و کسی نمی‌تواند نشان یا نشانه‌ای از ما که رند هستیم را بر آن‌ها آشکار کند.
جرعهٔ می به جان خرید دلم
کرد سودائی و زیان نکند
هوش مصنوعی: دلم برای نوشیدن یک جرعه از شراب بی‌تاب شده است و این اشتیاق به من آسیبی نمی‌زند.
عاشق و رند مست او باشیم
عاشق انکار عاشقان نکند
هوش مصنوعی: عاشق و دلباخته‌ی آن فرد معشوق باشیم، اما در عین حال به خاطر مستی و سرخوشی‌اش، عشق‌ورزی دیگران را نادیده بگیرد.
نعمت الله حریف و می در جام
هیچکس توبه این زمان نکند
هوش مصنوعی: خداوند به همه نعمت داده و هیچ کس در این زمان از می و شادی دست نمی‌کشد.