گنجور

غزل شمارهٔ ۵۸۹

کشتهٔ عشق او شفا چه کند
مردهٔ درد او دوا چه کند
پادشاهی گدای او دارد
بینوای درش نوا چه کند
راحت جان مبتلا است بلا
مبتلا ناله از بلا چه کند
دنیی و آخرت مده که دلم
رند مست است و این بها چه کند
می دهی بند رند تا چه شود
می دهی پند مست تا چه کند
در خرابات عشق مست و خراب
باده نوشیم تا خدا چه کند
نعمت الله کشتهٔ عشق است
این چنین کشته خونبها چه کند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کشتهٔ عشق او شفا چه کند
مردهٔ درد او دوا چه کند
هوش مصنوعی: عاشق او که به عمق عشق او گرفتار شده، دیگر به هیچ درمانی نیاز ندارد. زیرا کسی که در درد عشق او به سر می‌برد، هیچ دارویی نمی‌تواند او را بهبود بخشد.
پادشاهی گدای او دارد
بینوای درش نوا چه کند
هوش مصنوعی: یک پادشاه ثروتمند و قدرتمند در دنیا وجود دارد، اما در عین حال، فردی بی‌چیز و بی‌پناه نیز هست که نمی‌داند چه باید بکند.
راحت جان مبتلا است بلا
مبتلا ناله از بلا چه کند
هوش مصنوعی: دل آرامی که درگیر درد و رنج است، حالا با مشکلات و مشکلاتی روبروست. حالا در برابر این درد و رنج چه باید بگوید و چه کاری می‌تواند انجام دهد؟
دنیی و آخرت مده که دلم
رند مست است و این بها چه کند
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت را به من نده، زیرا دل من شیدا و سرگشته است و چنین بهایی چه فایده‌ای دارد؟
می دهی بند رند تا چه شود
می دهی پند مست تا چه کند
هوش مصنوعی: تو به رند شراب‌خوار مشاوره و نصیحت می‌دهی تا ببینی چه اتفاقی می‌افتد، و همچنین به مستی که نمی‌داند چه می‌کند پند می‌دهی تا ببینی واکنش او چیست.
در خرابات عشق مست و خراب
باده نوشیم تا خدا چه کند
هوش مصنوعی: در محفل عاشقی، با شوق و ذوق به نوشیدن شراب می‌پردازیم و به این فکر نیستیم که خداوند چه سرنوشتی برای ما رقم خواهد زد.
نعمت الله کشتهٔ عشق است
این چنین کشته خونبها چه کند
هوش مصنوعی: نعمت اله به خاطر عشق جان خود را از دست داده و حالا برای خونش چه باید کند؟