غزل شمارهٔ ۵۸۶
ترک عشقش ملک جان بگرفت و غارت می کند
حاکم است و پادشاهانه امارت می کند
می کند ویران سرای عقل و بیخش می کند
آنگهی از لطف خود آن را عمارت می کند
جانفروشی می کند دل بر سر بازار عشق
سود می یابد در این سودا تجارت می کند
هر که دُرد درد عشق او به درمان می دهد
بی خبر در دین و در دنیا خسارت می کند
عشق سرمست است و درکوی مغان دارد وطن
می زند خوش چشمکی ما را اشارت می کند
خلوت ما قبلهٔ حاجات سرمستان بود
هر کجا رندیست می آید زیارت می کند
نعمت الله سرخوش است از عشق می گوید سخن
عقل کل تحصیل این لفظ و عبارت می کند
غزل شمارهٔ ۵۸۵: در خرابات مغان خمخانه جوشی می کندغزل شمارهٔ ۵۸۷: آب چشمم دم به دم از دل روایت میکند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ترک عشقش ملک جان بگرفت و غارت می کند
حاکم است و پادشاهانه امارت می کند
هوش مصنوعی: عشق او به مانند سلطانی است که روح من را تصاحب کرده و به طور بیرحمانهای در آن تصرف میکند، همانطور که یک حاکم با اقتدار و فرمانروایی عمل میکند.
می کند ویران سرای عقل و بیخش می کند
آنگهی از لطف خود آن را عمارت می کند
هوش مصنوعی: عقل انسان را به هم میریزد و ریشهاش را قطع میکند؛ سپس با لطف خود آن را دوباره آباد میکند.
جانفروشی می کند دل بر سر بازار عشق
سود می یابد در این سودا تجارت می کند
هوش مصنوعی: دل در بازار عشق به فروش میرسد و از این معامله به سود میرسد. در این معامله، عشق به گونهای تجارتی است که نتیجهاش سود و منفعت است.
هر که دُرد درد عشق او به درمان می دهد
بی خبر در دین و در دنیا خسارت می کند
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق، عذاب و درد را تحمل کند و به دیگران کمک کند، بدون آنکه از دین و دنیا آگاه باشد، در واقع به خود ضرر میزند.
عشق سرمست است و درکوی مغان دارد وطن
می زند خوش چشمکی ما را اشارت می کند
هوش مصنوعی: عشق در حال شادی و سرمستی است و در محلی که مغها (دوستداران و صوفیان) هستند، سکنی گزیده است. با یک نگاه دلنشین به ما اشاره میکند و ما را به خود جذب میکند.
خلوت ما قبلهٔ حاجات سرمستان بود
هر کجا رندیست می آید زیارت می کند
هوش مصنوعی: محل سکوت و آرامش ما، جایی بود که همیشه مشتاقان و عاشقان آمده و درخواستهای خود را مطرح میکردند. هر زمان که رندی و آزاداندیشی در جایی وجود داشت، آنجا مورد توجه قرار میگرفت و به آن سر میزدند.
نعمت الله سرخوش است از عشق می گوید سخن
عقل کل تحصیل این لفظ و عبارت می کند
هوش مصنوعی: نعمتالله از عشق بسیار شاد و سرمست است و به همین خاطر دربارهاش صحبت میکند. در حالی که عقل کل سعی دارد تا این کلمات و جملات را به بهترین نحو بفهمد و به کار گیرد.

شاه نعمتالله ولی