گنجور

غزل شمارهٔ ۵۶۵

همه عالم خیال او باشد
در خیال آن جمال او باشد
هر خیالی که نقش می بندم
نظرم بر کمال او باشد
در همه آینه چو می نگرم
صورت بی مثال او باشد
جنت هر کسی سزای ویست
جنت ما وصال او باشد
مالک لم یزل خداوند است
ابداً لایزال او باشد
همه را رو به اوست از همه رو
همه را خود مأل او باشد
کفر و ایمان به نزد اهل دلان
از جمال و جلال او باشد
موج و بحر و حباب ما بنگر
همه آب زلال او باشد
گفتهٔ سیدم به جان بشنو
زانکه سحر حلال او باشد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همه عالم خیال او باشد
در خیال آن جمال او باشد
هوش مصنوعی: تمام جهان تنها خیال اوست و در تصور ما beauty او جلوه می‌کند.
هر خیالی که نقش می بندم
نظرم بر کمال او باشد
هوش مصنوعی: هر تصوری که در ذهنم شکل می‌گیرد، تمرکزم بر زیبایی و کمال اوست.
در همه آینه چو می نگرم
صورت بی مثال او باشد
هوش مصنوعی: هر بار که به آینه نگاه می‌کنم، فقط تصویر بی‌نظیر او را می‌بینم.
جنت هر کسی سزای ویست
جنت ما وصال او باشد
هوش مصنوعی: بهشت هر فرد متناسب با اعمال و شایستگی‌های اوست، اما بهشت من وصال و نزدیکی با اوست.
مالک لم یزل خداوند است
ابداً لایزال او باشد
هوش مصنوعی: مالک همیشه خداوند است و او همواره ازلی و پایدار خواهد بود.
همه را رو به اوست از همه رو
همه را خود مأل او باشد
هوش مصنوعی: همه چیز و همه افراد به سمت او توجه دارند و در حقیقت همه از آن وجود مقدس نشأت می‌گیرند.
کفر و ایمان به نزد اهل دلان
از جمال و جلال او باشد
هوش مصنوعی: در نظر عارفان و صاحبان دل، کفر و ایمان به زیبایی و عظمت او وابسته است.
موج و بحر و حباب ما بنگر
همه آب زلال او باشد
هوش مصنوعی: به امواج دریا و حباب‌ها نگاه کن، همه آنها در واقع همان آب زلالی هستند که به آنها حیات بخشیده است.
گفتهٔ سیدم به جان بشنو
زانکه سحر حلال او باشد
هوش مصنوعی: سخن سیدم را با دقت بشنو، زیرا که سحر او حلال و مجاز است.