غزل شمارهٔ ۵۶۱
به کام ما بود عالم اگر او یار ما باشد
چنین دولت نمی دانم در این عالم که را باشد
در خلوتسرای او بهشت جاودان ماست
چه خوش ذوقی که رندان را در این خلوتسرا باشد
خراباتست و ما سرمست و ساقی جام می بر دست
ز می توبه در این حالت به نزد ما خطا باشد
بیا و دُردی دردش به دست دردمندان ده
که دُرد درد او ما را به از صاف دوا باشد
به تیغ عشق اگر کشته شوی چون ما غنیمت دان
که جانت زندهٔ جاوید و جانان خونبها باشد
ز نور آفتاب او همه عالم منور شد
نمی بینیم یک ذره که بی نور خدا باشد
به جان سید عالم که بنده بندهٔ جانیست
از آن شد هرکه می بینی گدای این گدا باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به کام ما بود عالم اگر او یار ما باشد
چنین دولت نمی دانم در این عالم که را باشد
هوش مصنوعی: اگر او یار ما باشد، زندگی بر وفق مراد ما خواهد بود. نمیدانم که در این دنیا چه کسی چنین روزگاری را خواهد داشت.
در خلوتسرای او بهشت جاودان ماست
چه خوش ذوقی که رندان را در این خلوتسرا باشد
هوش مصنوعی: در مکانی که او هست، ما به بهشت ابدی دست یافتهایم. چه لذتی دارد که افراد آزاداندیش در این مکان آرام حضور دارند.
خراباتست و ما سرمست و ساقی جام می بر دست
ز می توبه در این حالت به نزد ما خطا باشد
هوش مصنوعی: در جایی که ما مشغول شادی و خوشگذرانی هستیم و جام می به دست داریم، توبه و دوری از می در این وضعیت برای ما نادرست است.
بیا و دُردی دردش به دست دردمندان ده
که دُرد درد او ما را به از صاف دوا باشد
هوش مصنوعی: بیا و شرابی به دست کسانی که دچار درد هستند بده، چرا که درد آنها برای ما بهتر از داروی خالص است.
به تیغ عشق اگر کشته شوی چون ما غنیمت دان
که جانت زندهٔ جاوید و جانان خونبها باشد
هوش مصنوعی: اگر به خاطر عشق جان خود را از دست بدهی، مثل ما آن را ارزشمند بدان؛ چرا که روحت جاودان است و بهای جان تو، عشق محبوب است.
ز نور آفتاب او همه عالم منور شد
نمی بینیم یک ذره که بی نور خدا باشد
هوش مصنوعی: به خاطر نور خورشید او، تمام جهان روشن شده است و نمیتوانیم حتی یک ذره را پیدا کنیم که بدون نور خدا باشد.
به جان سید عالم که بنده بندهٔ جانیست
از آن شد هرکه می بینی گدای این گدا باشد
هوش مصنوعی: به جان سید بزرگوار، بندهای نیست که به عشق او بندهوار از خود بگذرد، بلکه هرکسی که میبینی در فقر و نیاز به سر میبرد، حقیقتاً در بندگی و محبت اوست.

شاه نعمتالله ولی