گنجور

غزل شمارهٔ ۵۶

بیا ای ساقی مستان خدا را
که مشتاقند سر مستان خدا را
اگر خرقه نمی گیری گروگان
بده جامی به درویشان خدا را
طبیب دردمندانی نظر کن
که دارم درد بی درمان خدا را
برو ای عقل سودائی چه جوئی
ز جان بی سر و سامان خدا را
ز سر مستان گلشن ذوق ما جو
که کم دانند هشیاران خدا را
خراباتست و ما مست و خرابیم
حریف مست می خواران خدا را
نباشم یک دمی بی نعمت الله
که پیدا دیدم و پنهان خدا را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا ای ساقی مستان خدا را
که مشتاقند سر مستان خدا را
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، افرادی که سرمست و شادابند، بسیار به یاد و دیدار حقیقت الهی علاقه‌مندند.
اگر خرقه نمی گیری گروگان
بده جامی به درویشان خدا را
هوش مصنوعی: اگر نمی‌خواهی لباس صوفیانه بر تن کنی، دستکم به درویشان الله یک جام بده و قرض آنان را بپذیر.
طبیب دردمندانی نظر کن
که دارم درد بی درمان خدا را
هوش مصنوعی: ای پزشک، به بیمارانی نگاه کن که من دردمند را دارم، من دردی دارم که درمانی جز خدا ندارد.
برو ای عقل سودائی چه جوئی
ز جان بی سر و سامان خدا را
هوش مصنوعی: ای عقل دیوانه، چه می‌کوشی که از جان بی‌قرار و آشفته چیزی به‌دست آوری؟ به خدا قسم!
ز سر مستان گلشن ذوق ما جو
که کم دانند هشیاران خدا را
هوش مصنوعی: از خوشی و شوقی که ما داریم، بگو و بپرس که کسانی که در این لذت غرق نشده‌اند، چگونه می‌توانند خدا را درک کنند.
خراباتست و ما مست و خرابیم
حریف مست می خواران خدا را
هوش مصنوعی: در اینجا به احوالاتی اشاره شده که نشان‌دهنده‌ی حالت سرخوشی و مستی است. در جایی که افراد در خرابات (محل خوشی و خوش‌گذرانی) هستند و حالتی از سرمستی و خستگی دارند، آن‌ها در کنار دیگرانی که مشغول نوشیدن و لذت بردن از زندگی هستند، هم‌نشینی می‌کنند. این وضعیت به نوعی به احساس دوستی و همدردی با کسانی که از زندگی لذت می‌برند اشاره دارد.
نباشم یک دمی بی نعمت الله
که پیدا دیدم و پنهان خدا را
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم یک لحظه بدون نعمت‌های خداوند زندگی کنم، زیرا او را در هر چیز ظاهر و پنهان می‌بینم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۶ به خوانش سید جابر موسوی صالحی