غزل شمارهٔ ۵۴۵
واحدی در کثیر پیدا شد
احدی لاجرم هویدا شد
جام گیتی نما به ما دادند
صورت و معنئی مهیا شد
نور اول خوشی تجلی کرد
نیک بنگر که عین اشیا شد
بوی یوسف ز مصر عشق آمد
چشم یعقوب عقل بینا شد
هر حبابی که بود ازین دریا
عاقبت باز عین دریا شد
در دو عالم کسی یگانه شود
کز شش و هفت و هشت یکتا شد
سید از ما جدا فتاد ولی
چون ز ما بود باز از ما شد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
واحدی در کثیر پیدا شد
احدی لاجرم هویدا شد
هوش مصنوعی: یک فردی در میان جمعیت نمایان شد، از این رو حقیقتی آشکار شد.
جام گیتی نما به ما دادند
صورت و معنئی مهیا شد
هوش مصنوعی: به ما دنیا و زندگی را به عنوان یک نمایشگاه از زیباییها و معانی عطا کردند، که در آن هم ظاهر و هم باطن قابل مشاهده است.
نور اول خوشی تجلی کرد
نیک بنگر که عین اشیا شد
هوش مصنوعی: اولین نور خوشی نمایان شد، خوب دقت کن که چگونه حقیقت اشیاء به وضوح نمایان گردید.
بوی یوسف ز مصر عشق آمد
چشم یعقوب عقل بینا شد
هوش مصنوعی: از سرزمین عشق، بوی یوسف به مشام یعقوب رسید و دیدگاه او روشن و آگاه شد.
هر حبابی که بود ازین دریا
عاقبت باز عین دریا شد
هوش مصنوعی: هر حبابی که از این دریا بیرون میآید، در نهایت به اصل خود، یعنی دریا، بازمیگردد.
در دو عالم کسی یگانه شود
کز شش و هفت و هشت یکتا شد
هوش مصنوعی: در هر دو جهان، کسی بینظیر و منحصر به فرد میشود که از میان شش و هفت و هشت، تنها و یکتا گردد.
سید از ما جدا فتاد ولی
چون ز ما بود باز از ما شد
هوش مصنوعی: سید از ما جدا شد، اما چون از ما بود، دوباره به ما بازگشت.

شاه نعمتالله ولی