گنجور

غزل شمارهٔ ۵۳۹

نعمت الله خدا به ما بخشید
این چنین نعمتی خدا بخشید
می خمخانهٔ حدوث و قدم
به من رند بینوا بخشید
سلطنت بین که حضرت سلطان
پادشاهی به این گدا بخشید
دُردی درد دل بسی خوردیم
عاقبت درد را دوا بخشید
بخشش اوست هرچه ما داریم
هر چه داریم او به ما بخشید
چشم ما شد به نور او روشن
لاجرم او به ما لقا بخشید
ما چو فانی شدیم در ره عشق
جاودان او به ما لقا بخشید

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نعمت الله خدا به ما بخشید
این چنین نعمتی خدا بخشید
هوش مصنوعی: خداوند این نعمت بزرگ را به ما عطا کرد.
می خمخانهٔ حدوث و قدم
به من رند بینوا بخشید
هوش مصنوعی: خداوند به من، که انسان رنج‌کشیده‌ای هستم، محلی برای نشستن و نوشیدن از چشم‌انداز تازه و کهنه دنیا عطا فرمود.
سلطنت بین که حضرت سلطان
پادشاهی به این گدا بخشید
هوش مصنوعی: به توجه داشته باشید که در اینجا هدایتی از سوی پادشاه به یک گدا داده شده است که نشان‌دهنده بزرگواری و رحمت او است. این عمل می‌تواند نمادی از بخشش و لطف باشد که در آن پادشاه به کسی که در شرایط سختی قرار دارد، توجه و عنایت می‌کند.
دُردی درد دل بسی خوردیم
عاقبت درد را دوا بخشید
هوش مصنوعی: ما در طول زندگی بارها با مشکلات و سختی‌ها مواجه شدیم، اما در نهایت راه حلی برای دردهایمان پیدا کردیم.
بخشش اوست هرچه ما داریم
هر چه داریم او به ما بخشید
هوش مصنوعی: هر آنچه که ما در زندگی داریم و هر نعمت و امکاناتی که می‌بریم، از سوی او به ما ارزانی شده است.
چشم ما شد به نور او روشن
لاجرم او به ما لقا بخشید
هوش مصنوعی: چشم ما به نور او روشن شد و به همین دلیل او ما را به خود دیدار کرد.
ما چو فانی شدیم در ره عشق
جاودان او به ما لقا بخشید
هوش مصنوعی: ما که به عشق او فانی و نابود شدیم، او به ما ملاقات و حضور ابدی عطا کرد.