گنجور

غزل شمارهٔ ۵۳۲

چشم ما نقش خیال او بر آتش می کشد
نور دیده پیش مردم بی حسابش می کشد
زآفتاب حسن او ذرات عالم روشن است
لاجرم ذرات عالم آفتابش می کشد
خاطر زاهد به جنت گر کشد گو خوش بود
جان ما جانانه مست خرابش می کشد
چشم ما در خواب اگر بیند خیال روی او
خویشتن را پیشکش حالی به خوابش می کشد
همدم جام مئیم و محرم ساقی مدام
همت عالی ما جام شرابش می کشد
در هوایش آب چشم ما به هر سو رو نهاد
دیدهٔ تر دامنش دامن در آبش می کشد
نعمت الله درکش خود گر کشد یار خوشی
گو برو با او که در راه صوابش می کشد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم ما نقش خیال او بر آتش می کشد
نور دیده پیش مردم بی حسابش می کشد
هوش مصنوعی: چشم ما تصویر خیالی او را بر روی آتش می‌کشد و نور چشمانش را به طور بی‌حساب پیش مردم می‌آورد.
زآفتاب حسن او ذرات عالم روشن است
لاجرم ذرات عالم آفتابش می کشد
هوش مصنوعی: روشنی ذرات جهان به خاطر زیبایی اوست و به همین دلیل، این ذرات به سوی او جذب می‌شوند.
خاطر زاهد به جنت گر کشد گو خوش بود
جان ما جانانه مست خرابش می کشد
هوش مصنوعی: اگر زاهد به بهشت بیندیشد، خوش است؛ اما جان ما که عاشق است، در حال مستی به ویرانی کشیده می‌شود.
چشم ما در خواب اگر بیند خیال روی او
خویشتن را پیشکش حالی به خوابش می کشد
هوش مصنوعی: اگر چشمان ما در خواب تصویری از روی او ببینند، در آن لحظه خود را به خوابش تقدیم می‌کنیم.
همدم جام مئیم و محرم ساقی مدام
همت عالی ما جام شرابش می کشد
هوش مصنوعی: ما همیشه همراه با شراب و در کنار ساقی هستیم و بلندپروازی ما باعث می‌شود که شراب ساقی را به دست بیاوریم.
در هوایش آب چشم ما به هر سو رو نهاد
دیدهٔ تر دامنش دامن در آبش می کشد
هوش مصنوعی: در آسمان او، اشک‌های ما به هر طرف سرازیر می‌شود و چشم‌های خیس ما دامن او را در آب می‌کشد.
نعمت الله درکش خود گر کشد یار خوشی
گو برو با او که در راه صوابش می کشد
هوش مصنوعی: اگر لطف و رحمت خداوند را درک کنی، اگر محبوب به تو روزی خوشی دهد، برو و با او بمان، زیرا او در مسیر درست و صحیح زندگی‌ات را هدایت می‌کند.