گنجور

غزل شمارهٔ ۵۱۰

آب چشم ما به هر سو می رود
خوش روان از دیده بر رو می رود
می رود خاطر به کوی می فروش
آفرین بر وی که نیکو می رود
ای که گوئی از در دلبر برو
کی رود دل از درش چو می رود
در طریق عشق دل چون عاشقان
گه به سینه گه به پهلو می رود
می کنم خود را ملامت سالها
عمر اگر یک لحظه بی او می رود
در هوای زلف او باد صبا
خوش روان گشته به هر سو می رود
رو مپیچ از نعمت الله زان که او
رو به راه آورد یک رو می رود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آب چشم ما به هر سو می رود
خوش روان از دیده بر رو می رود
هوش مصنوعی: اشک‌های ما به هر طرف سرازیر می‌شود و به آرامی از چشمانمان بر روی صورت‌مان می‌ریزد.
می رود خاطر به کوی می فروش
آفرین بر وی که نیکو می رود
هوش مصنوعی: به سمت کوی می‌فروشی می‌رود که شایسته‌ست و رفتارش زیبا و دلپذیر است.
ای که گوئی از در دلبر برو
کی رود دل از درش چو می رود
هوش مصنوعی: ای کسی که می‌گویی دل از درِ محبوب می‌رود، چگونه ممکن است که وقتی دل به او می‌رود، دیگر از آن در دور شود؟
در طریق عشق دل چون عاشقان
گه به سینه گه به پهلو می رود
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، دل مانند عاشقان گاهی به سینه و گاهی به پهلو می‌غلتد.
می کنم خود را ملامت سالها
عمر اگر یک لحظه بی او می رود
هوش مصنوعی: سال‌ها به خودم تأسف می‌زنم که چرا بدون او یک لحظه هم زندگی می‌کنم.
در هوای زلف او باد صبا
خوش روان گشته به هر سو می رود
هوش مصنوعی: در هوای زلف او، باد ملایمی به راحتی در حرکت است و به هر سمتی می‌رود.
رو مپیچ از نعمت الله زان که او
رو به راه آورد یک رو می رود
هوش مصنوعی: به نعمت‌های خداوند پشت نکن، چون او کسی است که تو را به مسیر درست هدایت می‌کند و در این راه قدم برمی‌دارد.