گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰۷

گر آتش آه ما درافتد
صد شاه به یک نفس برافتد
دستی چه بود هزاردستان
گر دست زنیم بر سر افتد
افتاد به خاک و بر نخیزد
آن کو به دعای ما درافتد
در دامن ما کسی که زد دست
هستیم یقین که کمتر افتد
دجال اگر به خر نشیند
آید روزی که از خر افتد
وان کس که به صدق درنیامد
در خانهٔ فقر بر در افتد
هر کس که رسد به نعمت الله
بر درگه او چو قنبر افتد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر آتش آه ما درافتد
صد شاه به یک نفس برافتد
هوش مصنوعی: اگر آتش اندوه و ناله ما شعله‌ور شود، قدرت صد پادشاه را در یک دم نابود خواهد کرد.
دستی چه بود هزاردستان
گر دست زنیم بر سر افتد
هوش مصنوعی: اگر دستِ هزاران دست را هم داشته باشیم، وقتی که دست به سر بزنیم، آن را از دست می‌دهیم.
افتاد به خاک و بر نخیزد
آن کو به دعای ما درافتد
هوش مصنوعی: آن که به خاک افتاده و دیگر برنمی‌خیزد، همان کسی است که به دعای ما برای او افتاده است.
در دامن ما کسی که زد دست
هستیم یقین که کمتر افتد
هوش مصنوعی: اگر کسی که در کنار ما قرار می‌گیرد و به ما نزدیک می‌شود، در دامن ما می‌نشیند، مطمئناً دیگران کمتر به ما نزدیک خواهند شد.
دجال اگر به خر نشیند
آید روزی که از خر افتد
هوش مصنوعی: اگر شخص فریبی به مقام و قدرتی دست یابد، روزی خواهد رسید که از آن مقام سقوط کند.
وان کس که به صدق درنیامد
در خانهٔ فقر بر در افتد
هوش مصنوعی: کسی که با صداقت و راستی پیش نیاید، در خانه فقر دچار مشکل و گرفتاری خواهد شد.
هر کس که رسد به نعمت الله
بر درگه او چو قنبر افتد
هوش مصنوعی: هر کسی که به نعمت‌های خداوند دست یابد، باید در برابر او همانند قنبر (پیش‌خدمت امیرالمؤمنین) با humility و فروتنی باشد.