غزل شمارهٔ ۵۰۶
چشم بینائی که بر او اوفتد
سر نهد بر پاش و بر رو اوفتد
هر که بر خاک درش افتد چو ما
مسکن او جای نیکو اوفتد
آفتابست او و عالم سایه بان
نور او بر ما و بر تو اوفتد
دل به دریا داده ایم و می رویم
آخر این کار تا چو اوفتد
رنگ و بوی اوست رنگ و بوی ما
گر سخن با رنگ و با بو اوفتد
بر سر کوی خرابات مغان
گر رسد مستی به یلهو اوفتد
نعمت الله ساقی سرمست ماست
برنخیزد هر که با او اوفتد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشم بینائی که بر او اوفتد
سر نهد بر پاش و بر رو اوفتد
هوش مصنوعی: چشم با بصیرت وقتی به چیزی توجه کند، به آن احترام میگذارد و در برابرش سر تعظیم فرود میآورد و بر آن میافتد.
هر که بر خاک درش افتد چو ما
مسکن او جای نیکو اوفتد
هوش مصنوعی: هر کسی که به درگاه او بیفتد و درخواست کند، جایگاه او به خوبی و نیکی تغییر خواهد کرد.
آفتابست او و عالم سایه بان
نور او بر ما و بر تو اوفتد
هوش مصنوعی: او مانند آفتاب است و جهان مانند سایهای که نور او بر ما و بر تو میتابد.
دل به دریا داده ایم و می رویم
آخر این کار تا چو اوفتد
هوش مصنوعی: ما با شجاعت و جسارت وارد این مسیر شدهایم و در نهایت به هر نتیجهای که برسد، ادامه خواهیم داد.
رنگ و بوی اوست رنگ و بوی ما
گر سخن با رنگ و با بو اوفتد
هوش مصنوعی: رنگ و عطر او، نشانههایی از ما هستند. اگر در مورد رنگ و عطر او صحبت کنیم، در واقع درباره ما نیز سخن میگوید.
بر سر کوی خرابات مغان
گر رسد مستی به یلهو اوفتد
هوش مصنوعی: اگر مستی به سراغ کسی بیفتد و او را به سمت میخانه و محلهی بیخیالی بکشاند، در آنجا به راحتی و آزادانه رفتار میکند.
نعمت الله ساقی سرمست ماست
برنخیزد هر که با او اوفتد
هوش مصنوعی: ساقی ما که نعمت خداست، باعث سرمستی و شادابی ماست. هر کسی که با او انس گیرد و در کنار او باشد، نباید از این حالت خوشایند برخیزد یا دور شود.

شاه نعمتالله ولی