غزل شمارهٔ ۵۰
جامیست چه جم نما دل ما
بنموده خدا به ما دل ما
شمع دل ماست نور عالم
افروخت به خود خدا دل ما
عشقش بحریست بیکرانه
خوش بحری و آشنا دل ما
سلطان عشقست و دل غلامش
او پادشه و گدا دل ما
درد دل ما دوای جان است
به زین چه کند دوا دل ما
عهدی بستیم و جاودان است
پیوند نگار با دل ما
در خلوت خاص سید ما
او خانه خدا ، سرا دل ما
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جامیست چه جم نما دل ما
بنموده خدا به ما دل ما
هوش مصنوعی: دلی که به ما نشان داده شده، گویی همانند جامی است که در آن تصویر و جمال الهی را میبینیم. این دل ما را به خداوند متصل میکند.
شمع دل ماست نور عالم
افروخت به خود خدا دل ما
هوش مصنوعی: دل ما مانند شمعی است که نور دنیا را روشن کرده است و این نور از خود خداوند در دل ما شعلهور شده است.
عشقش بحریست بیکرانه
خوش بحری و آشنا دل ما
هوش مصنوعی: عشق او دریایی است بیکران، عمیق و زیبا که دل ما با آن آشناست.
سلطان عشقست و دل غلامش
او پادشه و گدا دل ما
هوش مصنوعی: عشق مانند سلطانی است که دل انسان را تسخیر کرده و او خود همچون غلامی در خدمت آن عشق قرار دارد. در این رابطه، عشق نه تنها مقام و قدرت دارد بلکه دل انسان را هم در اختیار دارد، به طوری که دل ما نیز همانند یک گدا در مقابل آن پادشاه است.
درد دل ما دوای جان است
به زین چه کند دوا دل ما
هوش مصنوعی: درد و رنج ما درمان واقعی است، پس دارویی که برای تسکین دل ما تجویز میشود، چه ارزشی دارد؟
عهدی بستیم و جاودان است
پیوند نگار با دل ما
هوش مصنوعی: ما پیمانی بستهایم که پیوند زیبای ما با دلهایمان همیشگی و دائمی است.
در خلوت خاص سید ما
او خانه خدا ، سرا دل ما
هوش مصنوعی: در تنهایی ویژه و خاص سید ما، او مانند خانه خدا است و دل ما نیز جایگاه اوست.