گنجور

غزل شمارهٔ ۴۹

بندهٔ ساقی ما شو تا شوی سلطان ما
جان فدا کن تا شوی جانان ما ای جان ما
چشم صورت بین ببند و دیدهٔ معنی گشا
تا ببینی بر سریر ملک دل سلطان ما
گر گدای عشق باشی پادشاه عالمی
حکم تو گردد روان گر می بری فرمان ما
از نم چشم و غم دل نُقل و باده می خوریم
الصلا گر عاشقی نزلی بخور از خوان ما
حال ما پیدا شود بر ساکنان صومعه
گر جمال خود نماید شاهد پنهان ما
همدم جامیم ساقی را حریف سرخوشیم
ذوق اگر داری طلب کن خدمت رندان ما
مجلس عشقست و سید عاشق و معشوق او
این چنین بزمی بیابی گر شوی مهمان ما

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بندهٔ ساقی ما شو تا شوی سلطان ما
جان فدا کن تا شوی جانان ما ای جان ما
هوش مصنوعی: اگر به خدمت ساقی درآیی، می‌توانی به مقام سلطنت برسی. جان خود را فدای او کن تا محبوب ما شوی، ای جان ما.
چشم صورت بین ببند و دیدهٔ معنی گشا
تا ببینی بر سریر ملک دل سلطان ما
هوش مصنوعی: چشمان خود را از ظاهر و زیبایی‌ها ببند و با چشم دل به عمق موضوعات نگاه کن تا بتوانی عظمت حکومت و سلطنت عشق را در دل ما ببینی.
گر گدای عشق باشی پادشاه عالمی
حکم تو گردد روان گر می بری فرمان ما
هوش مصنوعی: اگر در عشق نیازمند و گدا باشی، نفوذ و قدرت تو بر جهانیان برقرار می‌شود. حتی اگر شراب بنوشی، همچنان بر ما حکمرانی خواهی کرد.
از نم چشم و غم دل نُقل و باده می خوریم
الصلا گر عاشقی نزلی بخور از خوان ما
هوش مصنوعی: از اشک‌های چشمان و اندوه قلبی‌ام، عشق و شادی می‌نوشیم. ای فرزند عشق، اگر تو در مقام عشق نشسته‌ای، از سفره ما تناول کن.
حال ما پیدا شود بر ساکنان صومعه
گر جمال خود نماید شاهد پنهان ما
هوش مصنوعی: اگر جمال و زیبایی معشوق پنهان ما آشکار شود، حال ما نیز بر ساکنان صومعه به خوبی مشخص و نمایان خواهد شد.
همدم جامیم ساقی را حریف سرخوشیم
ذوق اگر داری طلب کن خدمت رندان ما
هوش مصنوعی: ما دوستانی هستیم که با هم نوشیدنی می‌نوشیم و شاد و سرزنده هستیم. اگر شوق و ذوق درست کردن لحظات خوب را داری، به سراغ رندان و دوستان ما بیا و از آن‌ها استفاده کن.
مجلس عشقست و سید عاشق و معشوق او
این چنین بزمی بیابی گر شوی مهمان ما
هوش مصنوعی: مجلس عشق به وجود آمده و در این جمع، سید به عنوان عاشق و معشوق حضور دارد. اگر می‌خواهی به این مهمانی زیبا و خاص بپیوندی، باید به ما بپیوندی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۹ به خوانش سید جابر موسوی صالحی