گنجور

غزل شمارهٔ ۴۹۸

در نظر گر نور روی او بود
هرچه آید در نظر نیکو بود
عالمی از جود او دارد وجود
بی وجود او وجودی چو بود
هر کجا شاهیست در تخت وجود
پیش آن سلطان ما آنجو بود
یک سر موئی نیابی وصل او
گر حجاب تو سر یک مو بود
هر که او گم کردهٔ خود باز یافت
روز و شب چون ما به جست و جو بود
التفاتی گر به خلوت باشدش
چشم ما خلوتسرای او بود
نعمت الله چون در آئینه نمود
دو نماید گر چو او یکرو بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در نظر گر نور روی او بود
هرچه آید در نظر نیکو بود
هوش مصنوعی: اگر نور چهرهٔ او در نظر باشد، هر چیزی که در نظر بیاید، زیبا خواهد بود.
عالمی از جود او دارد وجود
بی وجود او وجودی چو بود
هوش مصنوعی: عالمی که پر از بخشندگی و سخاوت اوست، حتی اگر به نظر بی‌وجود باشد، وجودی دارد که با وجود او در ارتباط است.
هر کجا شاهیست در تخت وجود
پیش آن سلطان ما آنجو بود
هوش مصنوعی: هر کجا که سلطانی در حال قدرت و عظمت باشد، ما در آن مکان خدمتگزار و وفادار به او خواهیم بود.
یک سر موئی نیابی وصل او
گر حجاب تو سر یک مو بود
هوش مصنوعی: اگر حجاب تو فقط به اندازه یک موی نازک باشد، هیچ‌گونه اتصالی با او نخواهی داشت.
هر که او گم کردهٔ خود باز یافت
روز و شب چون ما به جست و جو بود
هوش مصنوعی: هر کسی که خود را گم کرده باشد و به دنبال آن بگردد، مانند ما که در پی آن هستیم، روز و شب در جست‌وجو خواهد بود.
التفاتی گر به خلوت باشدش
چشم ما خلوتسرای او بود
هوش مصنوعی: اگر چشمان ما به او نگاه کند و در خلوت باشد، آنجا بهشت او خواهد بود.
نعمت الله چون در آئینه نمود
دو نماید گر چو او یکرو بود
هوش مصنوعی: نعمت‌های خداوند وقتی در آینه نمایان می‌شوند، دو تصویر را نشان می‌دهند. اما اگر نعمت‌ها مانند او یک‌رو بودند، فقط یک تصویر را به نمایش می‌گذاشتند.