غزل شمارهٔ ۴۹۷
هرچه ما را می رسد از او بود
چون از او باشد همه نیکو بود
ز آفتاب حسن او هر ذره ای
روشنش بنگر که آن مه رو بود
ما به او موجود و او پیدا به ما
خود نباشد هر که او بی او بود
عاقبت معشوق بنماید جمال
عاشق ار چون ما به جستجو بود
می نماید رشتهٔ عالم دو تو
در حقیقت رشتهٔ یک تو بود
سر توحید است و نیکو یاددار
هر که داند بنده را آنجو بود
نعمت الله دنیی و عقبی گرفت
این و آن بی نعمت الله چو بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هرچه ما را می رسد از او بود
چون از او باشد همه نیکو بود
هوش مصنوعی: هر چیزی که به ما میرسد از اوست، و اگر از او باشد، همه چیز خوب است.
ز آفتاب حسن او هر ذره ای
روشنش بنگر که آن مه رو بود
هوش مصنوعی: از تابش زیبایی او، هر گوشهای روشن و درخشان به نظر میرسد، چون او همچون ماهی زیبا میباشد.
ما به او موجود و او پیدا به ما
خود نباشد هر که او بی او بود
هوش مصنوعی: ما در کنار او وجود داریم و او نیز نزد ما حاضر است، اما آنکه بدون او زندگی کند، نمیتواند حقیقتاً وجود داشته باشد.
عاقبت معشوق بنماید جمال
عاشق ار چون ما به جستجو بود
هوش مصنوعی: در نهایت، معشوق زیباییهای عاشق را نشان میدهد، اگر عاشق مثل ما به دنبال او باشد.
می نماید رشتهٔ عالم دو تو
در حقیقت رشتهٔ یک تو بود
هوش مصنوعی: جهان به نظر میرسد که از دو رشته مختلف تشکیل شده است، اما در واقع این دو رشته در اصل به یک اصل واحد تعلق دارند.
سر توحید است و نیکو یاددار
هر که داند بنده را آنجو بود
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که هر کسی که خدا را بشناسد و درک عمیقی از توحید داشته باشد، میداند که بندگی و عبودیت او در همانجا قرار دارد. فخر به یکتایی خدا و یاد کردن او، نشانهی شناخت درست از بندگی است.
نعمت الله دنیی و عقبی گرفت
این و آن بی نعمت الله چو بود
هوش مصنوعی: نعمتهای الهی در دنیای این و آن را میتواند به دست آورد، اما بدون نعمتهای الهی، چه کسی قادر است به خوشبختی در دنیا و آخرت دست یابد؟

شاه نعمتالله ولی