گنجور

غزل شمارهٔ ۴۸۲

هرکه را ذوقش به سوی ما بود
همچو ما غرقه درین دریا بود
موج دریائیم و دریا عین ما
عین ما بر ما حجاب ما بود
چشم عالم روشن است از نور او
دیده ای بیند که او بینا بود
کنت کنزاً گنج اسمای وی است
مخزن آن جملهٔ اشیا بود
هرچه بینی مظهر اسمای اوست
کون جامع جامع اسما بود
جام و می با همدگر باشد مدام
این چنین بوده است و باشد تا بود
نعمت الله در همه عالم یکی است
سیدم یکتای بی همتا بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکه را ذوقش به سوی ما بود
همچو ما غرقه درین دریا بود
هوش مصنوعی: هر کسی که علاقه و اشتیاقش به سمت ما باشد، مانند ما در این دریا غرق می‌شود.
موج دریائیم و دریا عین ما
عین ما بر ما حجاب ما بود
هوش مصنوعی: ما مانند امواج دریا هستیم و خود دریا نمایانگر وجود ماست، اما در عین حال، دریا همچون حجابی بر ماست.
چشم عالم روشن است از نور او
دیده ای بیند که او بینا بود
هوش مصنوعی: چشم‌های دنیا به نور او روشن است و دیده‌هایی که او را می‌بینند، خود او بینا و آگاه است.
کنت کنزاً گنج اسمای وی است
مخزن آن جملهٔ اشیا بود
هوش مصنوعی: در اینجا می‌گوید که تو یک گنجینه‌ای هستی که نام‌های خدا در آن نهفته است و این گنجینه محل نگهداری تمام چیزهاست.
هرچه بینی مظهر اسمای اوست
کون جامع جامع اسما بود
هوش مصنوعی: هر چیزی که می‌نگری، تجلی و نمایشی از نام‌های اوست. موجود کامل، تجسم همه اسم‌ها است.
جام و می با همدگر باشد مدام
این چنین بوده است و باشد تا بود
هوش مصنوعی: جام و می همیشه در کنار هم هستند و این وضعیت از دیرباز وجود داشته و تا زمانی که این چیزها وجود دارند، ادامه خواهد داشت.
نعمت الله در همه عالم یکی است
سیدم یکتای بی همتا بود
هوش مصنوعی: در کل دنیا تنها یک نعمت الهی وجود دارد و آن سید ماست که بی‌نظیر و یکتا است.