گنجور

غزل شمارهٔ ۴۷۸

کون جامع جامع اسما بود
مظهر او مجمع اشیاء بود
آفتابی تافته بر آینه
نور او زان نور مه سیما بود
در ازل رندی که با ما باده خورد
همچنان مست است و باشد تا بود
ما ز دریائیم و دریا عین ما
این کسی داند که او از ما بود
جام می در دور و ساقی در حضور
مجلس ما جنت المأوا بود
چشم عالم روشنست از نور او
دیده ای بیند که او بینا بود
نعمت الله در همه عالم یکی است
لاجرم یکتای بی همتا بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کون جامع جامع اسما بود
مظهر او مجمع اشیاء بود
هوش مصنوعی: وجود کامل و جامع، مظهر تمام نام‌ها و صفات الهی است و او محور و مرکز تمام موجودات و اشیاء به شمار می‌رود.
آفتابی تافته بر آینه
نور او زان نور مه سیما بود
هوش مصنوعی: خورشید درخشان بر آینه تابیده و نور او از آن نور ماه مانند چهره‌ای زیباست.
در ازل رندی که با ما باده خورد
همچنان مست است و باشد تا بود
هوش مصنوعی: در آغاز کار، هنرمند مستانه‌ای با ما شراب نوشید و او همچنان در مستی به سر می‌برد و این حالت او تا زمانی که باشد، ادامه خواهد داشت.
ما ز دریائیم و دریا عین ما
این کسی داند که او از ما بود
هوش مصنوعی: ما از دریا هستیم و خود دریا نماد وجود ماست. تنها کسی می‌تواند این را بفهمد که خود از ماست و به ما نزدیک است.
جام می در دور و ساقی در حضور
مجلس ما جنت المأوا بود
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر زیبایی اشاره شده که در آن می‌گویند وقتی مشغول نوشیدن هستیم و ساقی در کنار ماست، حال و هوای مجلس ما به اندازه یک بهشت است.
چشم عالم روشنست از نور او
دیده ای بیند که او بینا بود
هوش مصنوعی: چشم‌های دنیا به نور او روشن است، و فقط دیده‌ای قادر است او را ببیند که خود بینا است.
نعمت الله در همه عالم یکی است
لاجرم یکتای بی همتا بود
هوش مصنوعی: نعمت خداوند در تمام جهان تنها و بی‌همتا است، بنابراین او یکتاست و همتایی ندارد.