غزل شمارهٔ ۴۷۳
چشم ما روشن به نور او بود
این چنین چشم خوشی نیکو بود
روبروی خویش بنشیند چو ماه
آئینه گر ساده و یکرو بود
دل به دریا رفت و ماه در پیش
حال دریا عاقبت تا چو شود
عشق سرمست او مینوشد مدام
عقل مخمور و بگفت و گو بود
هر که باشد بندهٔ سلطان ما
بر در او پادشه انجو بود
از ازل یاری که دارد دولتی
تا ابد دایم به جست و جو بود
نعمتالله میر سرمستان ما است
میر میران نزد او میرو بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشم ما روشن به نور او بود
این چنین چشم خوشی نیکو بود
هوش مصنوعی: چشم ما به خاطر نور او روشن و پرنور است، و اینچنین دیدن زیبا و دلنشین است.
روبروی خویش بنشیند چو ماه
آئینه گر ساده و یکرو بود
هوش مصنوعی: اگر کسی با خلوص و صداقت از دل خودش بنشیند و به دیگران نگاه کند، مانند ماه در آینه خواهد بود.
دل به دریا رفت و ماه در پیش
حال دریا عاقبت تا چو شود
هوش مصنوعی: دل به دریا زد و در مقابلش ماه در حال تماشا بود، اما در نهایت، دریا چه برسر آن خواهد آورد، معلوم نیست.
عشق سرمست او مینوشد مدام
عقل مخمور و بگفت و گو بود
هوش مصنوعی: عشق او همیشه مرا غرق شادی میکند، در حالی که عقل و اندیشهام خمار و گیج میشود و به حرف و سخن میآید.
هر که باشد بندهٔ سلطان ما
بر در او پادشه انجو بود
هوش مصنوعی: هر کسی که بنده و تابع سلطان ما باشد، در درگاه او مانند یک پادشاه بزرگ و محترم خواهد بود.
از ازل یاری که دارد دولتی
تا ابد دایم به جست و جو بود
هوش مصنوعی: از زمانهای دور، کسی که قدرتی دارد، همواره در پی این است که آن را حفظ کند و به دنبال جستوجو و شناخت بیشتر باشد.
نعمتالله میر سرمستان ما است
میر میران نزد او میرو بود
هوش مصنوعی: نعمتالله سرپرست و راهنمای مستیهای ماست و در نزد او، مقام و رتبۀ بزرگان هیچ ارزشی ندارد.
حاشیه ها
1395/02/18 23:05
mowjehasti
با سلام
چه خوب بود در کنار این همه تلاش و زحمت ، یک مرحله تصحیح فنّی هم روی اشعار، انجام می شد. مواردی که داخل پرانتز قرار گرفته، باید تصحیح شود :
(آینه) گر ساده و یک رو یود
دل به دریا رفت و ماه (اندر) پِیَش
حال دریا عاقبت تا چو (بود)
عشق سرمست (است و) می نوشد مدام
تا ابد (دائم) به جست و جو بود
باتشکر