غزل شمارهٔ ۴۶۵
آب چشم ما به روی ما فتاد
سو به سو گشت او ولی دریا فتاد
روی ما خوش بود خوشتر شد از آن
آبرو داریم بروتا فتاد
آب دیده اشک مردم زاده بود
خورش روان گردید در دریا فتاد
چیست عالم شبنمی از بحر ما
میل مأوا کرد با مأوا فتاد
عاقلی نقش خیالی بسته بود
عشق آمد کار او در پا فتاد
هر که افتاد او ز چشم عارفی
دل به او کم ده که از دلها فتاد
نعمتالله در خرابات مغان
مجلسی رندانه دید آنجا فتاد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آب چشم ما به روی ما فتاد
سو به سو گشت او ولی دریا فتاد
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر حالتی از غم و اندوه است، به طوری که اشکهای چشم به گونهای جاری میشود که احساسات درونی را نشان میدهد. با اینکه اشکها به حرکت در میآیند، اما دریا بهطور کلی تحت تاثیر این حالت قرار نمیگیرد. در واقع، این تصویر میخواهد بگوید که غم و اندوه فردی به خود فرد محدود میشود و تأثیری بر بزرگترها یا محیط اطراف ندارد.
روی ما خوش بود خوشتر شد از آن
آبرو داریم بروتا فتاد
هوش مصنوعی: چهرهی زیبای ما باعث خوشحالی بیشتر شده است، زیرا ما به خاطر احترام و اعتبار خود ارزش داریم.
آب دیده اشک مردم زاده بود
خورش روان گردید در دریا فتاد
هوش مصنوعی: اشک او که ناشی از غم و اندوه بود، مانند آبی روان به دریا ریخت.
چیست عالم شبنمی از بحر ما
میل مأوا کرد با مأوا فتاد
هوش مصنوعی: زندگی در این جهان مانند شبنمی است که از دریا برمیخیزد و به سوی پناهگاهی گرایش دارد، اما در نهایت به همان پناهگاه میافتد.
عاقلی نقش خیالی بسته بود
عشق آمد کار او در پا فتاد
هوش مصنوعی: عاقلی که به خیال خود مشغول بود، وقتی عشق وارد زندگیاش شد، کارش به هم ریخت و به مشکل برخورد.
هر که افتاد او ز چشم عارفی
دل به او کم ده که از دلها فتاد
هوش مصنوعی: هر کس که از نظر عارفان افتاده باشد، دل خود را به او نسپارید، زیرا او از دلها دور شده است.
نعمتالله در خرابات مغان
مجلسی رندانه دید آنجا فتاد
هوش مصنوعی: نعمتالله در جایی پر از عشق و خرابات، مجلسی را دید که در آن اوضاع و احوال رندانهای حاکم بود و او خود را در آنجا یافت.