غزل شمارهٔ ۴۵۷
فانی تمام خدمت اوست
باقی به بقای حضرت اوست
از رحمت اوست جمله عالم
او غرقهٔ بحر رحمت اوست
نعمت چه کند چو نعمتاللّه
پروردهٔ ناز و نعمت اوست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فانی تمام خدمت اوست
باقی به بقای حضرت اوست
هوش مصنوعی: تمام تلاش و خدمات ما بیمعناست، آنچه باقی و پایدار است، وجود حضرت اوست.
از رحمت اوست جمله عالم
او غرقهٔ بحر رحمت اوست
هوش مصنوعی: تمام موجودات عالم در دریای رحمت او غوطهورند و همه آنها از لطف و محبت او بهرهمند هستند.
نعمت چه کند چو نعمتاللّه
پروردهٔ ناز و نعمت اوست
هوش مصنوعی: نعمت چه تاثیری دارد وقتی که خود را در آغوش نعمتهای الهی پرورش داده باشد و آن نعمتها را در زندگی تجربه کرده باشد؟