گنجور

غزل شمارهٔ ۴۳۶

نور چشم عالمی بر دیدهٔ ما جا گرفت
این چنین نور خوشی در جای خود مأوا گرفت
سوخته می خواست تا آتش زند در جان او
از میان سوختگان خویشتن ما را گرفت
عقل مخمور است و ما مست و خراب افتاده ایم
در چنین وقتی نباشد عقل را بر ما گرفت
ملک دل بگرفت عشقش غارت جان می کند
ترک سرمستی درآمد این ولایتها گرفت
مبتلائیم و بلا را مرحبائی می زنیم
زانکه از بالای او این کار ما بالا گرفت
تا به دست زلف او دادم دل سودا زده
چون سر زلفش وجودم مو به مو سودا گرفت
در سرابستان میخانه حضوری دیگر است
لاجرم سید حضوری یافت آنجا جاگرفت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نور چشم عالمی بر دیدهٔ ما جا گرفت
این چنین نور خوشی در جای خود مأوا گرفت
هوش مصنوعی: نور چشمی که برای همه عالم روشنی‌افزا بود، در چشمان ما نشسته است و این نور خوشبختی در دل ما جا گرفته است.
سوخته می خواست تا آتش زند در جان او
از میان سوختگان خویشتن ما را گرفت
هوش مصنوعی: شخصی که سوخته از عشق و درد است، می‌خواهد به او آتش بزند و جانش را بسوزاند، اما در میان دیگران که در حال سوختن هستند، ما را به خود جذب کرد و گرفت.
عقل مخمور است و ما مست و خراب افتاده ایم
در چنین وقتی نباشد عقل را بر ما گرفت
هوش مصنوعی: در این زمان که ما در حال مستی و بی‌خودیم، عقل و فکر ما نمی‌تواند ما را کنترل کند. ما به حدی غرق در حال و هوا هستیم که توانایی تفکر منطقی را از دست داده‌ایم.
ملک دل بگرفت عشقش غارت جان می کند
ترک سرمستی درآمد این ولایتها گرفت
هوش مصنوعی: عشق معشوق قلب من را تسخیر کرده و جانم را در حال نابودی است. حالا که از این حالت سرمستی خارج شده‌ام، این سرزمین‌ها را گرفته است.
مبتلائیم و بلا را مرحبائی می زنیم
زانکه از بالای او این کار ما بالا گرفت
هوش مصنوعی: ما دچار مشکلات و سختی‌ها هستیم و حتی با آنها خوش‌آمد می‌گوییم، زیرا از مقام والای او این وضعیت برای ما پیش آمده است.
تا به دست زلف او دادم دل سودا زده
چون سر زلفش وجودم مو به مو سودا گرفت
هوش مصنوعی: وقتی که دل دیوانه‌ام را به دست زلف او سپردم، وجودم به تدریج تحت تأثیر زیبایی‌های او قرار گرفت.
در سرابستان میخانه حضوری دیگر است
لاجرم سید حضوری یافت آنجا جاگرفت
هوش مصنوعی: در جایی که مانند سراب می‌ماند و حقیقت را نمی‌توان به آسانی دید، در میخانه‌ای به جز آنچه معمول است، حالتی دیگر وجود دارد. به همین دلیل، شخصی با مقام و معرفت بالا در آن مکان حضور یافته و جای خود را تثبیت کرده است.