غزل شمارهٔ ۴۳۱
فارغ از نام و نشان خواهیم رفت
رند سرمست از جهان خواهیم رفت
رخت خود را تا کناری می کشیم
ناگهانی از میان خواهیم رفت
تا نگوئی بنده ای از خواجه مُرد
ما بر زنده دلان خواهیم رفت
گر خطاب ارجعی آید به ما
عاشقانه خوش دوان خواهیم رفت
عارفان رفتند از این عالم بسی
ما دگر چون عارفان خواهیم رفت
جان ما دل زنده از جانان بود
زنده دل از ملک جان خواهیم رفت
از ازل رندانه سرمست آمدیم
نزد سید هم چنان خواهیم رفت
غزل شمارهٔ ۴۳۰: در ره عشق چو ما بی سر و پا باید رفتغزل شمارهٔ ۴۳۲: به خرابات مغان بی سر و پا خواهم رفت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فارغ از نام و نشان خواهیم رفت
رند سرمست از جهان خواهیم رفت
هوش مصنوعی: بیتوجه به نام و اعتبار، رها و آزاد خواهیم رفت، همانطور که یک انسان شاد و سرمست از زندگی، از این دنیا جدا میشود.
رخت خود را تا کناری می کشیم
ناگهانی از میان خواهیم رفت
هوش مصنوعی: ما لباس خود را کنار میزنیم و ناگهان از این دنیا میرویم.
تا نگوئی بنده ای از خواجه مُرد
ما بر زنده دلان خواهیم رفت
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو نگویی از آقایت کسی مرده است، ما به همراه دلهای زنده و شاداب خود ادامه خواهیم داد.
گر خطاب ارجعی آید به ما
عاشقانه خوش دوان خواهیم رفت
هوش مصنوعی: اگر دعوتی عاشقانه به ما شود، با خوشحالی و شوق فراوان خواهیم رفت.
عارفان رفتند از این عالم بسی
ما دگر چون عارفان خواهیم رفت
هوش مصنوعی: عاشقان و دانایان زیادی از این دنیا رفتهاند و ما نیز همچون آنها به زودی خواهیم رفت.
جان ما دل زنده از جانان بود
زنده دل از ملک جان خواهیم رفت
هوش مصنوعی: زندگی ما به عشق و محبت جانان وابسته است و از آنجایی که دل زنده و شاداب ما از وجود اوست، پس پس از این زندگی مادی، به سوی او خواهیم رفت.
از ازل رندانه سرمست آمدیم
نزد سید هم چنان خواهیم رفت
هوش مصنوعی: از آغاز، با حالتی سرمست و شوخ به دنیا آمدیم و همچنان به همان شیوه به سمت آقا و سرور خود خواهیم رفت.