گنجور

غزل شمارهٔ ۴۰۵

در نظر عالم چو جامی پر می است
جام من بی خدمت ساقی کی است
چشم ما روشن شده از نور او
هرچه ما را در نظر آید وی است
عالمی از جود او دارد وجود
بی وجودش ما سوی الله لاشی است
صوت نائی می رسد ما را به گوش
دیگران گویند آواز وی است
نوش کن آب حیات معرفت
تا بدانی زنده دل از وی حی است
جام را بگذار و خم می بجو
همت عالی بر آن خم می است
آفتابست او و سید سایه اش
هر کجا او می رود او در پی است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در نظر عالم چو جامی پر می است
جام من بی خدمت ساقی کی است
هوش مصنوعی: در نگاه اهل علم، مانند جامی پر از شراب است. اما جام من که پر از می باشد، بدون خدمت و حضور ساقی، چه معنایی دارد؟
چشم ما روشن شده از نور او
هرچه ما را در نظر آید وی است
هوش مصنوعی: چشم ما به روشنایی او روشن شده و هر چیزی که در نظر ما می‌آید، همان اوست.
عالمی از جود او دارد وجود
بی وجودش ما سوی الله لاشی است
هوش مصنوعی: جهانی از بخشش او پر شده و وجودش بدون وجود است. جز خدا هیچ چیز نیست و همه چیز در او محو می‌شود.
صوت نائی می رسد ما را به گوش
دیگران گویند آواز وی است
هوش مصنوعی: صدای نی به گوش ما می‌رسد و دیگران می‌گویند که این صدا متعلق به آن نی است.
نوش کن آب حیات معرفت
تا بدانی زنده دل از وی حی است
هوش مصنوعی: آب حیات معرفت را بنوش تا بفهمی که دل زنده از آن سرچشمه می‌گیرد.
جام را بگذار و خم می بجو
همت عالی بر آن خم می است
هوش مصنوعی: این شعر به ما می‌گوید که به‌جای تمرکز بر نوشیدنی‌ها و چیزهای مادی، باید به دنبال ارزش‌های والا و اهداف بلندمدت باشیم. به عبارتی، بهتر است به دنبال کمال و تعالی روحی باشیم تا صرفاً لذت‌های زودگذر.
آفتابست او و سید سایه اش
هر کجا او می رود او در پی است
هوش مصنوعی: او مانند آفتاب است و سایه‌اش همیشه در کنار اوست، هر جا که می‌رود، سایه‌اش نیز در دنبالش خواهد بود.