غزل شمارهٔ ۴۰۴
هرکجا گنجیست ماری در وی است
کنج هر ویرانه بی گنجی کی است
خوش حبابی پرکن از آب حیات
جام ما این است و آن عین وی است
یافته عالم وجود از جود او
ورنه بی او جمله عالم لاشی است
نائی و نی هر دو همدم آمدند
عالمی رقصان از آن بانگ نی است
عشق سلطان است در ملک وجود
عقل مانند رئیسی در وی است
ساغری گر بشکند اندیشه نیست
ساغری دیگر روانش در پی است
نعمت الله هر که می جوید به عشق
گو ز خود می جو که دایم با وی است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هرکجا گنجیست ماری در وی است
کنج هر ویرانه بی گنجی کی است
هوش مصنوعی: در هر جایی که گنج و ثروتی وجود دارد، حتماً خطر و دشواریهایی نیز هست. هیچ ویرانهای را نمیتوان پیدا کرد که ارزش یا گنجی در آن نباشد.
خوش حبابی پرکن از آب حیات
جام ما این است و آن عین وی است
هوش مصنوعی: بیا، ظرف را از آب زندگی پر کن؛ جام ما این است و آنچه در آن است، خود اوست.
یافته عالم وجود از جود او
ورنه بی او جمله عالم لاشی است
هوش مصنوعی: وجود عالم و همه چیزهایی که در آن هست، نتیجه بخشش و عطای خداوند است. در غیر این صورت، بدون او تمام عالم چیزی جز معدومی و بیارزش نخواهد بود.
نائی و نی هر دو همدم آمدند
عالمی رقصان از آن بانگ نی است
هوش مصنوعی: نی و نای به عنوان دو دوست و همنوا در کنار هم آمدهاند و این همراهی آنها باعث شده که جهانی پر از شوق و شادی و رقص ایجاد شود، که سرچشمهاش صدای دلنواز نی است.
عشق سلطان است در ملک وجود
عقل مانند رئیسی در وی است
هوش مصنوعی: عشق مانند یک پادشاه بر سرزمین وجود حکومت میکند، در حالی که عقل مانند یک رئیس یا مشاور در کنار آن است.
ساغری گر بشکند اندیشه نیست
ساغری دیگر روانش در پی است
هوش مصنوعی: اگر جامی بشکند، نگران نباشید؛ زیرا جام دیگری در دسترس است و همواره یک گزینه تازه وجود دارد.
نعمت الله هر که می جوید به عشق
گو ز خود می جو که دایم با وی است
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال نعمتهای خداوند است، باید عشق را جستجو کند؛ چون باید بداند که خداوند همیشه در کنار اوست و همیشه او را در بر دارد.