غزل شمارهٔ ۴
ما به عین تو دیده ایم تو را
وز همه برگزیده ایم تو را
عاشقانه یگانه در شب و روز
در کش خود کشیده ایم تو را
نور چشمی و در نظر داریم
ما به عین تو دیده ایم تو را
به وجود آفریده ای ما را
به ظهور آورده ایم تو را
نعمت الله را فروخته ایم
به بهایش خریده ایم تو را
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما به عین تو دیده ایم تو را
وز همه برگزیده ایم تو را
هوش مصنوعی: ما تو را با تمام وجود و با چشمی باز دیدهایم و از میان همه، تو را به عنوان بهترین انتخاب کردهایم.
عاشقانه یگانه در شب و روز
در کش خود کشیده ایم تو را
هوش مصنوعی: در هر شب و روز، عشق تو را در دل خود به یاد دارم و آن را با خود حمل میکنم.
نور چشمی و در نظر داریم
ما به عین تو دیده ایم تو را
هوش مصنوعی: تو برای ما نور چشم و عزیز دل هستی و ما تو را به چشم خود دیدهایم.
به وجود آفریده ای ما را
به ظهور آورده ایم تو را
هوش مصنوعی: تو ما را آفریدهای و ما در وجود خود به ظهور تو رسیدهایم.
نعمت الله را فروخته ایم
به بهایش خریده ایم تو را
هوش مصنوعی: ما نعمتها و رحمتهای الهی را به قیمتی که برای به دست آوردن تو پرداخت کردهایم، کنار گذاشتهایم.