غزل شمارهٔ ۳۸۰
آن وتر که غیر او احد نیست
اصل عدد است و از عدد نیست
گر دیدهٔ احولی دو بیند
چشمش بنگر که بی رمد نیست
هر هست که نیستی پذیرد
هستیت نهادن از خرد نیست
چون مظهر حضرت الهند
نیکند تمام و هیچ بد نیست
خود نیست به نزد نعمت الله
چیزی که وجود او به خود نیست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن وتر که غیر او احد نیست
اصل عدد است و از عدد نیست
هوش مصنوعی: تنها چیزی که در میان همه چیز وجود دارد، اوست و همه چیز دیگر به او وابسته است. او اصل و اساس عددهاست، اما خود عدد نیست.
گر دیدهٔ احولی دو بیند
چشمش بنگر که بی رمد نیست
هوش مصنوعی: اگر چشم احوالی با دقت بنگرد، میبیند کهگریز و فرار از بینش او ممکن نیست.
هر هست که نیستی پذیرد
هستیت نهادن از خرد نیست
هوش مصنوعی: هر چیزی که وجود دارد، وجود تو را قبول میکند، اما گذاشتن هویت و وجود بر روی خرد به معنای نیستی است.
چون مظهر حضرت الهند
نیکند تمام و هیچ بد نیست
هوش مصنوعی: هنگامی که جمال و زیبایی مفهوم کامل و بینقصی را به نمایش میگذارد، هیچ چیز ناپسند و زشتی در عالم وجود ندارد.
خود نیست به نزد نعمت الله
چیزی که وجود او به خود نیست
هوش مصنوعی: هیچ چیز در نزد نعمتالله از خود او وجود ندارد؛ یعنی وجود او مستقل و خودساخته نیست.