غزل شمارهٔ ۳۴۶
چشم ما روشن به نور روی اوست
لاجرم من دوست می بینم به دوست
دیده ای کو نور او بیند به او
بد نبیند هرچه می بیند نکوست
جام می ارچه حبابست ای پسر
این کسی داند که او را آبروست
گر هزار آئینه آید در نظر
در همه آیینه ها چشمم بر اوست
اصل و فرع ما و تو هر دو یکی است
تا نپنداری که این رشته دوتوست
عشق سرمست است و دایم در حضور
عقل مخمور است از آن در گفتگوست
نعمت الله خرقه می شوید به می
پاک شوید کار او این شست و شوست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشم ما روشن به نور روی اوست
لاجرم من دوست می بینم به دوست
هوش مصنوعی: چشم ما به زیبایی چهره او روشن است، بنابراین من دوستی را در کنار دوستم احساس میکنم.
دیده ای کو نور او بیند به او
بد نبیند هرچه می بیند نکوست
هوش مصنوعی: اگر کسی که نور حقیقت او را ببیند، هیچ چیز بدی را نخواهد دید و هر آنچه میبیند، خوب و نیکو به نظرش میآید.
جام می ارچه حبابست ای پسر
این کسی داند که او را آبروست
هوش مصنوعی: پسر، اگرچه جام شراب مانند حبابی است که ممکن است به زودی بترکد و از بین برود، اما کسی هست که اینطور نیست و آبروی او همیشه محفوظ است.
گر هزار آئینه آید در نظر
در همه آیینه ها چشمم بر اوست
هوش مصنوعی: هرچند هزاران آینه در مقابل من باشند، اما در همه آنها فقط به او نگاه میکنم.
اصل و فرع ما و تو هر دو یکی است
تا نپنداری که این رشته دوتوست
هوش مصنوعی: ما و تو از یک سرچشمه هستیم و هیچگونه تفکیکی بین ما وجود ندارد، پس نباید فکر کنی که ما دو تا هستیم.
عشق سرمست است و دایم در حضور
عقل مخمور است از آن در گفتگوست
هوش مصنوعی: عشق همیشه شاد و سرمست است و همواره در کنار عقل که مست و غافل از واقعیتهاست، در حال گفتگو و بحث است.
نعمت الله خرقه می شوید به می
پاک شوید کار او این شست و شوست
هوش مصنوعی: نعمتهای خداوند با شراب پاک میشوند، کار او این است که ما را از آلودگیها پاک کند.