گنجور

غزل شمارهٔ ۳۳۲

همه عالم فدای خدمت اوست
هرچه باشد برای خدمت اوست
خانهٔ روشنست دیدهٔ ما
آری آری سرای خدمت اوست
پادشاه سریر هفت اقلیم
بندگانه گدای خدمت اوست
نبود از خدای بیگانه
هر که او آشنای خدمت اوست
حاصل بحر و کان به وقت سخا
خورده ای از عطای خدمت اوست
آفتاب سپهر عز و جل
جام گیتی نمای خدمت اوست
عرش اعظم که تخت سید ماست
بر هوا از هوای خدمت اوست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همه عالم فدای خدمت اوست
هرچه باشد برای خدمت اوست
هوش مصنوعی: تمام عالم به خاطر خدمت به او فدای اوست و هر چیزی که وجود دارد، برای این خدمت است.
خانهٔ روشنست دیدهٔ ما
آری آری سرای خدمت اوست
هوش مصنوعی: خانهٔ ما روشن و پرنور است و این نشان‌دهندهٔ این است که ما در خدمت او هستیم.
پادشاه سریر هفت اقلیم
بندگانه گدای خدمت اوست
هوش مصنوعی: پادشاهی که حاکم بر هفت سرزمین است، حتی خادمانش نیز به خاطر خدمت به او به شمار می‌آیند.
نبود از خدای بیگانه
هر که او آشنای خدمت اوست
هوش مصنوعی: هیچ کس از خداوند بیگانه نیست اگر او در خدمتش آشنا باشد.
حاصل بحر و کان به وقت سخا
خورده ای از عطای خدمت اوست
هوش مصنوعی: در زمان بخشندگی او، تو از دریای مهارت و توانایی خود بهره‌مند شده‌ای.
آفتاب سپهر عز و جل
جام گیتی نمای خدمت اوست
هوش مصنوعی: خورشید که در آسمان به روشنی و عظمت خود معروف است، نمادی از جهانی است که در خدمت او قرار دارد.
عرش اعظم که تخت سید ماست
بر هوا از هوای خدمت اوست
هوش مصنوعی: عرش بزرگ و پر افتخار که تخت فرمانروایی مولای ماست، به خاطر محبت و خدمتگری او در آسمان‌ها قرار دارد.