غزل شمارهٔ ۳۰۸
مقصود توئی نه این نه آنست
وین قول همه محققانست
از مذهب و دین ما چه پرسی
آنست که رای ما برآنست
ساقی قدحی به عاشقان ده
زان باده که از برای جانست
جان گرچه گدای کوی عشقست
سلطان جهان گدای جانست
در نه قدم و ز سر میندیش
چون خلوت دل سرای جانست
صد جان به فدای عشق جانان
گرچه دو جهان فدای جانست
جائی که مقام سید ماست
ای راحت جان چه جای جانست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مقصود توئی نه این نه آنست
وین قول همه محققانست
هوش مصنوعی: هدف تو هستی، نه این چیز و نه آن چیز، و این نظری است که تمامی محققان به آن تأکید دارند.
از مذهب و دین ما چه پرسی
آنست که رای ما برآنست
هوش مصنوعی: از مذهب و دین ما چه میپرسی؟ آنچه که نظر ما بر آن است، همین است.
ساقی قدحی به عاشقان ده
زان باده که از برای جانست
هوش مصنوعی: ای ساقی، جامی به عاشقان بده از آن شرابی که برای جان مفید است.
جان گرچه گدای کوی عشقست
سلطان جهان گدای جانست
هوش مصنوعی: هرچند که روح انسان مانند گدایان به عشق وابسته است، اما در واقعیت، خود عشق برتر از همه است و حتی پادشاهی جهان نیز نیازمند همان روح است.
در نه قدم و ز سر میندیش
چون خلوت دل سرای جانست
هوش مصنوعی: در نه قدم برو و به هیچ چیز جز خودت فکر نکن، چون دل مکانی برای آرامش روح است.
صد جان به فدای عشق جانان
گرچه دو جهان فدای جانست
هوش مصنوعی: من آمادهام تا جانم را برای عشق محبوب فدای کنم، حتی اگر کل دنیا هم فدای جان من شود.
جائی که مقام سید ماست
ای راحت جان چه جای جانست
هوش مصنوعی: جایی که مقام آقا و سرور ما قرار دارد، ای عشق و آرامش جان، دیگر چه نیازی به جان است؟