گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰

در آمد ساقی و آورد جام می برای ما
منور کرد نور او سرای که سرای ما
همه می های میخانه به ما انعام فرمودند
کرم بنگر که الطافش چه ها کرده به جای ما
خراباتست و ما سرمست و ساقی جام می بر دست
حیات جاودان یابی از آن آب و هوای ما
در میخانه بگشادند و داد عاشقان دادند
به حمدالله اجابت شد دعای کدخدای ما
حریف دردمندانیم و دُرد درد مینوشیم
به ماده دُردی دردش که آن باشد دوای ما
چه خوش ذوقیست ذوق ما که عالم ذوق از او یابند
نوای عالمی بخشد نوای بی نوای ما
گدای نعمت اللهیم سلطان همه عالم
بیا و پادشاهی کن ز انعام گدای ما

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در آمد ساقی و آورد جام می برای ما
منور کرد نور او سرای که سرای ما
هوش مصنوعی: ساقی وارد شد و جام می را برای ما آورد. نور او به قدری روشنی بخش بود که خانه ما را روشن کرد.
همه می های میخانه به ما انعام فرمودند
کرم بنگر که الطافش چه ها کرده به جای ما
هوش مصنوعی: تمام شراب‌های میخانه به ما بخشیده شده‌اند. حالا کرمِ خدا را ببین که چه لطف‌هایی در حق ما انجام داده و چه چیزهایی به جای ما آورده است.
خراباتست و ما سرمست و ساقی جام می بر دست
حیات جاودان یابی از آن آب و هوای ما
هوش مصنوعی: در مکانی خراب و بی‌نظم هستیم و ما در حال نوشیدن هستیم. در دست ساقی، جام می وجود دارد و از این محیط و حال و هوا می‌توانی به حیات جاودانی دست یابی.
در میخانه بگشادند و داد عاشقان دادند
به حمدالله اجابت شد دعای کدخدای ما
هوش مصنوعی: در میخانه را باز کردند و ظروف عشق را پر کردند. به لطف خدا، دعای رئیس ما نیز پاسخ داده شد.
حریف دردمندانیم و دُرد درد مینوشیم
به ماده دُردی دردش که آن باشد دوای ما
هوش مصنوعی: ما همواره در کنار کسانی هستیم که دچار درد و رنج هستند و در این مسیر با نوشیدن مسکنی که دردهایمان را تسکین می‌دهد، به نوعی درمانی برای خود پیدا می‌کنیم.
چه خوش ذوقیست ذوق ما که عالم ذوق از او یابند
نوای عالمی بخشد نوای بی نوای ما
هوش مصنوعی: ذوق ما چقدر خوشایند است که عالم ذوق از آن الهام می‌گیرد و به واسطه آن، جهانی را به وجود می‌آورد و صدایی را به ما که بی‌صدا هستیم، می‌بخشد.
گدای نعمت اللهیم سلطان همه عالم
بیا و پادشاهی کن ز انعام گدای ما
هوش مصنوعی: ما بندگان درگاه نعمت خدا هستیم. ای سلطان عالم، بیا و بر ما حکومت کن و به ما عطا کن.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۰ به خوانش سید جابر موسوی صالحی