غزل شمارهٔ ۲۹۷
هر که حلقه به گوش مردانست
نزد مردان مرد مرد آنست
عاشقانی به جان و دل دایم
در طریقت رفیق یارانست
هرچه بینم به عشق حضرت او
جان فدایش کنم که جانانست
سنبل زلف یار داد به باد
کار جمعی از آن پریشانست
همچو جان در کنار خود گیرم
گرچه او پادشاه کرمانست
این چنین پادشه که می شنوی
در همه کائنات سلطانست
نعمت الله که رند سرمست است
بندهٔ خاص شاه مردانست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که حلقه به گوش مردانست
نزد مردان مرد مرد آنست
هوش مصنوعی: هر کسی که به فرمان و راهنمایی مردان بزرگ گوش میدهد و از آنها پیروی میکند، در چشم آن مردان، شخصیتی بزرگ و والایی خواهد داشت.
عاشقانی به جان و دل دایم
در طریقت رفیق یارانست
هوش مصنوعی: عاشقان با عشق و علاقه در مسیر خود همواره همراه و یاور یکدیگر هستند.
هرچه بینم به عشق حضرت او
جان فدایش کنم که جانانست
هوش مصنوعی: هر چیزی که ببینم به خاطر عشق اوست و جانم را فدای او میکنم، زیرا او محبوب من است.
سنبل زلف یار داد به باد
کار جمعی از آن پریشانست
هوش مصنوعی: سنبل زلف محبوب به باد سپرده شد و باعث بروز مشکلاتی برای جمعی از عاشقان که دلشان پریشان است، شده است.
همچو جان در کنار خود گیرم
گرچه او پادشاه کرمانست
هوش مصنوعی: من او را نزدیک خود احساس میکنم، حتی اگر او پادشاه کرمان باشد.
این چنین پادشه که می شنوی
در همه کائنات سلطانست
هوش مصنوعی: این گونه است که او پادشاهی است که در تمام جهان، سلطنت و فرمانروایی دارد.
نعمت الله که رند سرمست است
بندهٔ خاص شاه مردانست
هوش مصنوعی: خوشحالی و نعمت الهی نصیب کسی است که رندی و شادابی را در خود دارد و او از بندگان ویژهی کسانی است که در عرصهی مردانگی و شجاعت برجستهاند.