گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷

عشق تو بلا و مبتلا ما
پیوسته خوشیم در بلا ما
مستیم و مدام در خرابات
رندانه حریف اولیا ما
در بحر محیط غرق گشتیم
موجیم و حباب عین ما ما
بیگانه نه ایم آشنائیم
با خویش شدیم آشنا ما
بر راه فنا قدم نهادیم
باقی مائیم از این فنا ما
چون مائی ما نماند با ما
مائیم شما و هم شما ما
از دولت بندگی سید
گشتیم قبول کبریا ما

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشق تو بلا و مبتلا ما
پیوسته خوشیم در بلا ما
هوش مصنوعی: دوست داشتن تو برای ما سختی و دردسر به همراه دارد، اما ما همیشه در این دشواری‌ها خوشحالیم.
مستیم و مدام در خرابات
رندانه حریف اولیا ما
هوش مصنوعی: ما همیشه در حال خوشگذرانی و سرخوشی هستیم و در جمع دوستان خود که از اهل دل و عرفان هستند، به سر می‌بریم.
در بحر محیط غرق گشتیم
موجیم و حباب عین ما ما
هوش مصنوعی: ما در دریای وسیع غرق شده‌ایم و مانند موج‌ها و حباب‌ها هستیم که در حال جستن و ناپدید شدن‌اند.
بیگانه نه ایم آشنائیم
با خویش شدیم آشنا ما
هوش مصنوعی: ما غریبه نیستیم، بلکه با خودمان آشنا شده‌ایم.
بر راه فنا قدم نهادیم
باقی مائیم از این فنا ما
هوش مصنوعی: ما در مسیر زوال قدم گذاشتیم، اما از این زوال باقی خواهیم ماند.
چون مائی ما نماند با ما
مائیم شما و هم شما ما
هوش مصنوعی: وقتی دیگر از ما چیزی نماند، ما هنوز با شما هستیم و شما نیز همچنان با ما خواهید بود.
از دولت بندگی سید
گشتیم قبول کبریا ما
هوش مصنوعی: از لطف و عطای دوست به مقام بندگی رسیدیم و عظمت و بزرگی را پذیرفتیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۷ به خوانش سید جابر موسوی صالحی