گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۳

دل به دنیا مده که آن هیچست
آن جهان جو که این جهان هیچست
هر کرا علم هست و مالش نیست
قدر او نزد جاهلان هیچست
چه کنی مفردات ای مولا
غیر مفرد در این میان هیچست
ای که گوئی نشان او جویم
بی نشانست و آن نشان هیچست
لطف معنی طلب تو از صورت
بی معانی همه بیان هیچست
در پی زن مرو که چون دنیا
شیوهٔ شکل این و آن هیچست
ذوق نقش خیال چندان نیست
لذت و وهم عاقلان هیچست
منصب زهد نزد ما سهلست
عشرت و عشق فاسقان هیچست
به جز از زندگی حضرت ما
نزد رندان عاشقان هیچست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل به دنیا مده که آن هیچست
آن جهان جو که این جهان هیچست
هوش مصنوعی: به دل خود دنیا را ندهی چون آن هیچ و پوچ است. در حقیقت، دنیای مادی هیچ ارزشی ندارد و آنچه در این دنیا وجود دارد، در واقع هیچ است.
هر کرا علم هست و مالش نیست
قدر او نزد جاهلان هیچست
هوش مصنوعی: هر کسی که دانش دارد اما ثروتی ندارد، نزد نادانان هیچ ارزشی ندارد.
چه کنی مفردات ای مولا
غیر مفرد در این میان هیچست
هوش مصنوعی: ای آقا، چه کار می‌توانی با واژه‌های تکی بکنی؟ در این میان، غیر از واژه‌های تکی هیچ چیزی وجود ندارد.
ای که گوئی نشان او جویم
بی نشانست و آن نشان هیچست
هوش مصنوعی: ای کسی که می‌گویی به دنبالش هستم، او بی‌نشان است و آن نشانه‌ای که از او می‌جویی، هیچ معنا و ارزشی ندارد.
لطف معنی طلب تو از صورت
بی معانی همه بیان هیچست
هوش مصنوعی: لطف و زیبایی درخواست تو از چیزهایی که ظاهرشان معنا ندارد، به گونه‌ای است که همه‌ی توضیحات و بیانات بی‌فایده به نظر می‌رسند.
در پی زن مرو که چون دنیا
شیوهٔ شکل این و آن هیچست
هوش مصنوعی: به دنبال زن نرو، زیرا مانند دنیا، شکل‌های مختلف و متغیری دارد که هیچ‌کدام واقعی نیستند.
ذوق نقش خیال چندان نیست
لذت و وهم عاقلان هیچست
هوش مصنوعی: ذوق خیالی که در ذهن داریم به اندازه‌ای رضایت‌بخش نیست که بخواهیم از آن لذت ببریم، و فکر و خیال عاقلان نیز چیزی جز پیش‌گویی‌های بی‌اساس نیست.
منصب زهد نزد ما سهلست
عشرت و عشق فاسقان هیچست
هوش مصنوعی: مقام زهد و پارسایی برای ما آسان است، در حالی که لذت و عشق به بدکاران هیچ ارزشی ندارد.
به جز از زندگی حضرت ما
نزد رندان عاشقان هیچست
هوش مصنوعی: به جز از زندگی ما که مختص کسانی است که عاشقانه و با شور و شوق زندگی می‌کنند، چیز دیگری برای رندان و عاشقان ارزش ندارد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۱۳ به خوانش سید جابر موسوی صالحی