غزل شمارهٔ ۲۰۰
نعمة الله در شراب افتاده است
سر به پای خم می بنهاده است
در خرابات مغان بزمی نهاد
خوش در میخانه را بگشاده است
در صدف دُر یتیمی یافتم
گوهر اصلی است نه بیجاده است
ما خراباتی و رند و عاشقیم
چون توان کردن چنین افتاده است
آب چشم ما به هر سو رو نهاد
عزتش دارید مردم زاده است
بندهٔ جانی و جانانیم ما
جان ما از بندگی آزاده است
سید ما رهنمای عارفیست
در طریق عاشقی بر جاده است
غزل شمارهٔ ۱۹۹: چشم مردم دیدهٔ ما نور رویش دیده استغزل شمارهٔ ۲۰۱: آفتاب حسن او از مه نقابی بسته است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نعمة الله در شراب افتاده است
سر به پای خم می بنهاده است
هوش مصنوعی: نعمت خداوند در شراب گنجانده شده و سرش را به پای این خم میسایید.
در خرابات مغان بزمی نهاد
خوش در میخانه را بگشاده است
هوش مصنوعی: در میخانهای که در آن شراب و خوشی جاری است، یک جشن و بزم شادی برپا شده و درِ این میخانه بهروی علاقهمندان باز است.
در صدف دُر یتیمی یافتم
گوهر اصلی است نه بیجاده است
هوش مصنوعی: درون صدف، مروارید یتیمی را یافتهام که نشان میدهد لایق و ارزشمند است و این ارزش به هیچ وجه بیدلیل نیست.
ما خراباتی و رند و عاشقیم
چون توان کردن چنین افتاده است
هوش مصنوعی: ما کسانی هستیم که به خاطر عشق و شیفتگیامان به زندگی، دچار افت و خیزها شدهایم و این حالت به ما رخ داده است.
آب چشم ما به هر سو رو نهاد
عزتش دارید مردم زاده است
هوش مصنوعی: اشکهای ما به هر جا که میریزد، نشانهی احترام و بزرگی اوست. او فرزند مردم است و شایستهی احترام.
بندهٔ جانی و جانانیم ما
جان ما از بندگی آزاده است
هوش مصنوعی: ما غلام و بندهٔ عشق و محبوبیم، اما جان ما از بندگی آزاد است.
سید ما رهنمای عارفیست
در طریق عاشقی بر جاده است
هوش مصنوعی: سید ما راهنمایی برای عارفان است که در مسیر عشق قدم میزنند.

شاه نعمتالله ولی