گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰

قدمی نه در آ در این دریا
عین ما جو به عین ما از ما
هر که با ما نشست از ما شد
بلکه گر قطره بود شد دریا
نظری کن حباب و آب نگر
یک وجود است این و آن اسما
دیدهٔ عالم است از او روشن
می‌نماید چو نور در اشیا
آینه صد هزار می‌ بینم
در همه روی او بود پیدا
ذوق ما را نهایتی نبُود
ابتدا نیست و انتها آنجا
شعر سید به ذوق می ‌خوانش
چه کنی قول بوعلی سینا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قدمی نه در آ در این دریا
عین ما جو به عین ما از ما
هوش مصنوعی: به قدمی وارد این دریا نشو، چون ما همانند یک جریان هستیم که به درون خودمان هدایت می‌کند.
هر که با ما نشست از ما شد
بلکه گر قطره بود شد دریا
هوش مصنوعی: هر کسی که با ما همراه شد، به ما پیوست و حتی اگر به اندازه یک قطره باشد، می‌تواند به دریایی بزرگ تبدیل شود.
نظری کن حباب و آب نگر
یک وجود است این و آن اسما
هوش مصنوعی: به نظرم برسی کن که حباب و آب هر دو در واقع یک چیز هستند و تنها نام‌های مختلفی برای آن‌ها وجود دارد.
دیدهٔ عالم است از او روشن
می‌نماید چو نور در اشیا
هوش مصنوعی: چشم‌های دانشمندان به واسطه‌ی او روشن و شفاف است، مانند نوری که بر اجسام می‌تابد و آنها را نمایان می‌کند.
آینه صد هزار می‌ بینم
در همه روی او بود پیدا
هوش مصنوعی: در چهره او، نگرانی و منش خاصی را مشاهده می‌کنم که مرا به هزاران تصویر و احساس مختلف می‌برد.
ذوق ما را نهایتی نبُود
ابتدا نیست و انتها آنجا
هوش مصنوعی: شادی و لذت ما بی‌پایان است، نه دارای شروع مشخصی است و نه پایان؛ همه‌چیز در اینجا وجود دارد.
شعر سید به ذوق می ‌خوانش
چه کنی قول بوعلی سینا
هوش مصنوعی: شعر سید با ذوق و هنر خاصی خوانده می‌شود، چه می‌توانی بگویی که این بیان به اندازه نظر بوعلی سینا مهم و باارزش است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۰ به خوانش سید جابر موسوی صالحی