گنجور

غزل شمارهٔ ۲

نعمت الله است دائم با خدا
نعمت از الله کی باشد جدا
در دل و دیده ندیدم جز یکی
گرچه گردیدم بسی در دو سرا
میل ساحل کی کند بحری چو شد
غرقه در دریای بی پایان ما
ما نوا از بینوائی یافتیم
گر نوا جوئی بجو از بینوا
از خدا بیگانه ای دیدیم نه
هر که باشد هست با او آشنا
سروری خواهی برآ بر دار عشق
کز سر دار فنا یابی بقا
سید سرمست اگر جوئی حریف
خیز مستانه به میخانه درآ

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲ به خوانش سید جابر موسوی صالحی

حاشیه ها

1390/11/21 10:01
حسن مهاجر

غلط املایی بیت سوم : میل ساحل ..... درست است

1390/12/07 15:03
شجاع لاله

دربیت ششم شاعر اهنگ رو برمعنا ترجیح داده به طوری که دار عشق و دار فنا رو یکی دونسته یعنی عشق رو بیهوده و فنا شدنی تلقی کرده که از نظر من علاوه بر اهنگ بایدمعناروهم مد نظر قرار بدیم!البته شعرهای این شاعر بسیار زیباست!!!!!!!!

1392/12/22 08:02

به نام بی نام او
این شعر اشاره به حقیقت لا اله الا الله دارد که وقتی است که درک کنیم همه کس و همه چیز خداست و جز خدا نیست .به قول عارف: رسد آدمی به جایی که به جزء خدا نبیند.

1394/02/05 19:05
حسین

در بیت ششم مقصود از دار عشق بر دار شدن به جرم عاشقی و قتیل عشق (شهید نیز به این لفظ خوانده شده) گشتن است و دار فنا کنایه از این دنیاست که هرآنکس که در دنیا در ره معشوق کشته گشته ،راه به ابدیت و بقا برده تفسیر شده و فنای عشق شدن پیش شرط بقا بالله بیان شده وادعای تضاد معنایی و یا فدا کردن معنا برای وزن بی اساس است.
تو در اول سر و جان باختی اندر ره عشق
تا بدانند خلایق که فنا شرط بقاست
فؤاد کرمانی