گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۹

صورتی آراستی معنی کجاست
کی خدا یابی چه رویت با ریاست
ظاهر و باطن به همدیگر نکوست
هر که دارد هر دو با ما آشناست
گرچه تمر و جو ز هر یک تیرگیست
بهتر از این هر دو آن انجیر ماست
مجلس عشقست و ما مست و خراب
این چنین بزم خوشی دیگر کجاست
بحر عشقش را کرانی هست نیست
ابتدا نبود ورا بی انتهاست
آفتابست او و عالم سایه بان
عالمی در سایه بان پادشاست
هر که چون ما بندهٔ سید بود
هم چو بنده سید هر دو سراست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صورتی آراستی معنی کجاست
کی خدا یابی چه رویت با ریاست
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که منظور از این بیت این است که زیبایی ظاهری چقدر ارزش دارد وقتی معنی و عمق واقعی در آن وجود نداشته باشد. اگر کسی به دنبال خدا و حقیقت باشد، باید به درون و روح خود نگاه کند و نه فقط به زیبایی‌های ظاهری و قدرت‌های دنیوی.
ظاهر و باطن به همدیگر نکوست
هر که دارد هر دو با ما آشناست
هوش مصنوعی: ظاهر انسان و باطن او باید با یکدیگر هماهنگ باشد. کسی که هر دو جنبه را دارد، به ما نزدیک‌تر است و ما او را بهتر می‌شناسیم.
گرچه تمر و جو ز هر یک تیرگیست
بهتر از این هر دو آن انجیر ماست
هوش مصنوعی: اگرچه تمر و جو هر دو ممکن است خاصیت‌های منفی داشته باشند، اما انجیر ما از هر دو بهتر است.
مجلس عشقست و ما مست و خراب
این چنین بزم خوشی دیگر کجاست
هوش مصنوعی: این محفل، دنیای عشق و محبت است و ما در اینجا سرمست و شادابیم. چنین جشن و شادی دیگری در کجا پیدا می‌شود؟
بحر عشقش را کرانی هست نیست
ابتدا نبود ورا بی انتهاست
هوش مصنوعی: در عشق او مرزی وجود ندارد و نمی‌توان برای آن شروعی در نظر گرفت؛ زیرا این عشق بی‌پایان است و همیشه ادامه خواهد داشت.
آفتابست او و عالم سایه بان
عالمی در سایه بان پادشاست
هوش مصنوعی: او مانند خورشید است که درخشش خود را به همه جهان می‌دهد و جهان مانند سایه‌ای است که تحت تأثیر وجود او قرار دارد، به‌طوری‌که این سایه، سایه‌ای که مربوط به پادشاهی است را نیز پوشش می‌دهد.
هر که چون ما بندهٔ سید بود
هم چو بنده سید هر دو سراست
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند ما به سید (و مقام او) ارادت و بندگی داشته باشد، در دو دنیا (دنیا و آخرت) بهره‌مند خواهد بود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸۹ به خوانش سید جابر موسوی صالحی