غزل شمارهٔ ۱۸۷
موج بحریم و عین ما دریاست
بحر می داند آنکه او از ماست
جام و می ساقیم به هم آمیخت
مجلس عاشقانه ای آراست
صورت و معنئی به هم پیوست
عالمی از میانه خوش برخاست
سخن ما زر است و مروارید
هر که در گوش می کند زیباست
چشم ما نور او به او بیند
دیدهٔ ما به نور او بیناست
در جهان آن اوست این عجبست
که خداوند از این و آن یکتاست
جام گیتی نما به دست آور
که درو نعمت اللهم پیداست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
موج بحریم و عین ما دریاست
بحر می داند آنکه او از ماست
هوش مصنوعی: من موانع و مشکلات را مانند امواج دریا میدانم و خودم را همچون دریا احساس میکنم؛ زیرا تنها کسی که از ماست، به حقیقت این موضوع آگاه است.
جام و می ساقیم به هم آمیخت
مجلس عاشقانه ای آراست
هوش مصنوعی: در اینجا داریم که جام و شراب را مخلوط میکنیم و نشستی عاشقانه و زیبا برگزار میکنیم.
صورت و معنئی به هم پیوست
عالمی از میانه خوش برخاست
هوش مصنوعی: شکلی و معنایی با هم ترکیب شدند و دنیایی زیبا از میان آنها به وجود آمد.
سخن ما زر است و مروارید
هر که در گوش می کند زیباست
هوش مصنوعی: ما سخنان باارزشی داریم و کسانی که به آن گوش میدهند، از زیبایی و ارزش آن بهرهمند میشوند.
چشم ما نور او به او بیند
دیدهٔ ما به نور او بیناست
هوش مصنوعی: چشم ما به واسطه نور اوست که او را میبیند و بینایی ما نیز ناشی از همین نور است.
در جهان آن اوست این عجبست
که خداوند از این و آن یکتاست
هوش مصنوعی: در این دنیا، شگفتی آنجاست که خداوند تنها و یگانه است و از همه ی چیزهای دیگر متمایز.
جام گیتی نما به دست آور
که درو نعمت اللهم پیداست
هوش مصنوعی: دنیا را تجربه کن و در آن نعمتهای خداوند را بیاب.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۸۷ به خوانش سید جابر موسوی صالحی
حاشیه ها
1395/12/04 06:03
عرفان
بیت اول کامل اشاره به وحدت وجود داره

شاه نعمتالله ولی