گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸

چشم ما شد به نور او بینا
نظری کن به نور او در ما
آب این چشمه می رود هر سو
لاجرم سو به سو بُود دریا
غرق بحریم و آب می‌جوئیم
ما طلبکار او و او با ما
دردمندیم و دلخوشیم از آن
درد عشق است و جان بود دردا
ما خیالیم و در حقیقت او
هو معنا و فانظروا معنا
نور معنی نموده در صورت
گنج اسما نهاده در اشیا
نعمت الله از او شده موجود
نور او هم به او بود پیدا

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم ما شد به نور او بینا
نظری کن به نور او در ما
هوش مصنوعی: چشم ما با نور او روشن و بینا شده است، به نور او که در وجود ماست، توجه کن.
آب این چشمه می رود هر سو
لاجرم سو به سو بُود دریا
هوش مصنوعی: این چشمه آبش به هر طرف می‌رود و به همین دلیل در هر سو دریایی شکل می‌گیرد.
غرق بحریم و آب می‌جوئیم
ما طلبکار او و او با ما
هوش مصنوعی: ما در دریای عشق غرق شده‌ایم و در جستجوی آب و حیات هستیم، در حالی که ما درخواست‌کننده‌ او هستیم و او نیز در این مسیر با ماست.
دردمندیم و دلخوشیم از آن
درد عشق است و جان بود دردا
هوش مصنوعی: ما در رنج و درد به سر می‌بریم، اما از همین درد عشق خوشحالیم و این عشق به زندگی‌مان معنا می‌بخشد.
ما خیالیم و در حقیقت او
هو معنا و فانظروا معنا
هوش مصنوعی: ما در واقعیت خیال و پندار هستیم و او حقیقتی بسیار عمیق‌تر از ماست؛ بنابراین به حقیقت وجودی او بنگرید و با ما همراه شوید.
نور معنی نموده در صورت
گنج اسما نهاده در اشیا
هوش مصنوعی: نور به معنای روشنی و حقیقت، در واقع به شکل و ظاهر اشیاء مفهوم یافته و نام‌ها و صفات در وجود آن‌ها قرار گرفته‌اند.
نعمت الله از او شده موجود
نور او هم به او بود پیدا
هوش مصنوعی: نعمت‌های خداوند به وجود آمده‌اند و نور او نیز در وجود او به وضوح قابل مشاهده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸ به خوانش سید جابر موسوی صالحی