غزل شمارهٔ ۱۵۹
قابل نور الهی جان ماست
این چنین جان خوشی جانان ماست
جام آبی از حباب ما بنوش
زآنکه او سرچشمهٔ حیوان ماست
قرص ماه و کاسهٔ زرین مهر
روز و شب آرایشی بر خوان ماست
عقل مخمور است و ما مست و خراب
عشقبازی آیتی در شأن ماست
ما به او و او به ما پیدا شده
جمله عالم آن او ، او آن ماست
هفت دریا را چو موجی دیده ایم
غرقه در دریای بی پایان ماست
خوش خراباتی و بزمی چون بهشت
سید ما ساقی رندان ماست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قابل نور الهی جان ماست
این چنین جان خوشی جانان ماست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که روح و وجود ما ظرفیت و قابلیت دریافت نور الهی را دارد و این مقام روحانی، خوشی و شادی زندگی ما را به ارمغان میآورد.
جام آبی از حباب ما بنوش
زآنکه او سرچشمهٔ حیوان ماست
هوش مصنوعی: از این جام شفاف و زلال بنوش، زیرا که این منبع زندگی و حیات ماست.
قرص ماه و کاسهٔ زرین مهر
روز و شب آرایشی بر خوان ماست
هوش مصنوعی: ماه مانند قرص و گردی است که زیبایی خاصی به شب میبخشد و آفتاب مثل کاسهای زرین در روز، زیبایی و روشنایی را به زندگی ما هدیه میکند. این دو زیبایی، به مثابهٔ آرایشی برای سفرهٔ زندگی ما هستند.
عقل مخمور است و ما مست و خراب
عشقبازی آیتی در شأن ماست
هوش مصنوعی: عقل ما در حالت خواب و بیخبری به سر میبرد و ما در عشق دچار شوق و شیدایی هستیم. عشق به ما احترامی خاص میگذارد و نشاندهنده مقام و ارزش ماست.
ما به او و او به ما پیدا شده
جمله عالم آن او ، او آن ماست
هوش مصنوعی: ما و او به هم ارتباط داریم و همه چیز در جهان به نوعی به او مربوط میشود. او همان ماست و ما همان او هستیم.
هفت دریا را چو موجی دیده ایم
غرقه در دریای بی پایان ماست
هوش مصنوعی: ما دریاهای زیادی را همچون موج دیدهایم که در دریای بیپایان ما غرق شدهاند.
خوش خراباتی و بزمی چون بهشت
سید ما ساقی رندان ماست
هوش مصنوعی: شرابنوشی و شادمانی در اینجا مانند بهشت است و کسی که به ما مینوشاند، همان ساقیِ خوش سلیقه و محبوب ماست.

شاه نعمتالله ولی