غزل شمارهٔ ۱۵۲۶
نیست مرا در نظر در دو جهان جز یکی
هست یقینم یکی نیست در آن یک شکی
وهم خیال دوئی نقش کند بر ضمیر
ظن غلط می بری نیست شکی در یکی
در دو جهان یک وجود آینه اش صدهزار
ذات یکی بی خلاف هست صفاتش یکی
موج و حبابست بحر آب ز روی ظهور
لیک نظر کن به ما در همگان نیککی
میر خرابات عشق زنده دلی سیدی
ساقی سرمست ماست خدمت خانی بکی
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نیست مرا در نظر در دو جهان جز یکی
هست یقینم یکی نیست در آن یک شکی
هوش مصنوعی: در نظر من در این دو جهان فقط یک چیز وجود دارد و آن هم یقین من است. در آن یک وجود هیچ شکی وجود ندارد.
وهم خیال دوئی نقش کند بر ضمیر
ظن غلط می بری نیست شکی در یکی
هوش مصنوعی: گاهی اوقات افکار و تصورات نادرست میتوانند در ذهن ما تصاویری از جدایی و دوگانگی ایجاد کنند. اما در واقع هیچ شکی در وحدت و یگانگی وجود ندارد.
در دو جهان یک وجود آینه اش صدهزار
ذات یکی بی خلاف هست صفاتش یکی
هوش مصنوعی: در دو جهان تنها یک وجود وجود دارد که مانند آینه، صد هزار صفت مختلف را نشان میدهد. این وجود، بیهیچ تفاوتی، تنها یک صفت دارد.
موج و حبابست بحر آب ز روی ظهور
لیک نظر کن به ما در همگان نیککی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زندگی ما شبیه به امواج و حبابهایی است که بر روی آب تشکیل میشوند و در واقعیت، سطحی و زودگذر هستند. اما اگر به ما نگاه کنی، میتوانی زیبایی و خوبی را در همه جا پیدا کنی.
میر خرابات عشق زنده دلی سیدی
ساقی سرمست ماست خدمت خانی بکی
هوش مصنوعی: میگوید که در محفل عشق، شخصی زندهدل و شاداب، به عنوان ساقی ما حضور دارد و ما را به میزبانی خود دعوت میکند. این اشاره به حالتی از سرمستی و شادابی در عشق دارد.