گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۲۵

از دوئی بگذر که تا یابی یکی
در وجود آن یکی نبود شکی
نقد گنج کنت کنزا را طلب
چون گدایان چند جوئی پولکی
صد هزار آئینه گر بنمایدت
آن یکی را می نگر در هر یکی
عقل خود را دید از خود بی خبر
خودنمائی می کند خود بینکی
شعر ما گر عارفی باشد خوشی
ذوق اگر داری بکن تحسینکی
زر یکی و تنگهٔ زر بیشمار
آن یکی را می شمارش نیککی
نیک نبود منکر آل عبا
ور بود نبود بهه جز بد دینکی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از دوئی بگذر که تا یابی یکی
در وجود آن یکی نبود شکی
هوش مصنوعی: از دوگانگی عبور کن تا به یگانگی دست یابی، زیرا در وجود این یگانگی هیچ شکی وجود ندارد.
نقد گنج کنت کنزا را طلب
چون گدایان چند جوئی پولکی
هوش مصنوعی: به دنبال ثروت واقعی خود باش، مانند گدایانی که برای چند سکه خُرد تلاش می‌کنند.
صد هزار آئینه گر بنمایدت
آن یکی را می نگر در هر یکی
هوش مصنوعی: اگر صد هزار آینه تو را نشان دهند، باید در هر یک به آن یک نگاه کنی.
عقل خود را دید از خود بی خبر
خودنمائی می کند خود بینکی
هوش مصنوعی: عقل انسان گاهی خود را نشان می‌دهد و فریب‌خورده از خود غافل می‌شود. این حالت به نوعی خودمحوری و خودبینی است.
شعر ما گر عارفی باشد خوشی
ذوق اگر داری بکن تحسینکی
هوش مصنوعی: اگر شعر ما دارای عمق و عرفان باشد، و تو به زیبایی‌های ادبی علاقه‌مندی، می‌توانی از آن قدردانی کنی و تحسین کنی.
زر یکی و تنگهٔ زر بیشمار
آن یکی را می شمارش نیککی
هوش مصنوعی: زر تنها یک واحد است، اما ارزش و برتری زر بیشمار است؛ بر همین اساس، ارزش و خوبی هر چیز را نمی‌توان تنها با یک عدد و اندازه‌گیری کرد.
نیک نبود منکر آل عبا
ور بود نبود بهه جز بد دینکی
هوش مصنوعی: عزت و بزرگی آل عبا (خانواده پیامبر) به هر حال انکارناپذیر است و جز دین خوب چیزی دیگر از ایشان وجود ندارد.