گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۱۷

ماه من امشب برآمد خوش خوشی
دلبرم از در درآمد خوش خوشی
در چنین شب این چنین ماه تمام
وه که خویم در خور آمد خوش خوشی
چشم من روشن شد از دیدار او
آرزوی من برآمد خوش خوشی
خوش خوشی از مجلس ما رفته بود
لطف کرد و دیگر آمد خوش خوشی
بس که آب دیده ام بر خاک ریخت
سرو نازم در برآمد خوش خوشی
خستهٔ هجرش به امید وصال
خوشتر است و بهتر آمد خوش خوشی
نعمت الله خوش خوشی عالم گرفت
در همه جا بر سرآمد خوش خوشی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماه من امشب برآمد خوش خوشی
دلبرم از در درآمد خوش خوشی
هوش مصنوعی: امشب ماه زیبا ظاهر شده و دلبرم با شادی و سرور از در وارد شده است.
در چنین شب این چنین ماه تمام
وه که خویم در خور آمد خوش خوشی
هوش مصنوعی: در چنین شبی که مه کامل می‌درخشد، وای بر من که در این حال خوش، به خواب می‌روم و از لذت‌ها دور می‌شوم.
چشم من روشن شد از دیدار او
آرزوی من برآمد خوش خوشی
هوش مصنوعی: چشمم از دیدن او روشن شد و آرزوهایم برآورده گردید.
خوش خوشی از مجلس ما رفته بود
لطف کرد و دیگر آمد خوش خوشی
هوش مصنوعی: شادی و خوشحالی از جمع ما رفته بود، ولی لطف کرد و دوباره برگشت.
بس که آب دیده ام بر خاک ریخت
سرو نازم در برآمد خوش خوشی
هوش مصنوعی: از بس اشک ریخته‌ام بر زمین، حالا که سرو ناز به بار آمده، خوشحالی‌ام بیشتر شده است.
خستهٔ هجرش به امید وصال
خوشتر است و بهتر آمد خوش خوشی
هوش مصنوعی: خستگی از دوری او برای امید به وصال و دیدار مجدد، راحت‌تر و دلپذیرتر است.
نعمت الله خوش خوشی عالم گرفت
در همه جا بر سرآمد خوش خوشی
هوش مصنوعی: نعمت‌های خداوند عالم را پر از شادی و خوشحالی کرد و این خوشی در همه جا خود را نشان داد.