گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۱

لطف اگر بر ما گمارد حاکم است
ور دمار از ما برآرد حاکم است
تشنه ایم و رحمتی خواهیم از او
گر ببارد ور نبارد حاکم است
گر شمارد بنده را از بندگان
حاکمست ار نه شمارد حاکمست
گر کشد نقش خیالی حاکم است
ور نگاری می نگاری حاکمست
گر کشد صد جان فدای حضرتش
ور به خاکم می سپارد حاکمست
روی گل را حکم او خارد به خار
گر نخارد ور بخارد حاکمست
ما گنه کاریم و سید پادشاه
گر بگیرد ور گذارد حاکمست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لطف اگر بر ما گمارد حاکم است
ور دمار از ما برآرد حاکم است
هوش مصنوعی: اگر بخواهد به ما لطف کند، نشان از حاکمیت اوست و اگر ما را زیر فشار قرار دهد یا به سختی بیندازد، باز هم نشان از قدرت و حاکمیت اوست.
تشنه ایم و رحمتی خواهیم از او
گر ببارد ور نبارد حاکم است
هوش مصنوعی: ما تشنه محبت و رحمت او هستیم، حال اگر باران رحمتش ببارد یا نبارد، او همچنان بر ما تسلط و حکومت دارد.
گر شمارد بنده را از بندگان
حاکمست ار نه شمارد حاکمست
هوش مصنوعی: اگر بنده را جزو بندگان حاکم حساب کند، او حاکم است و اگر او را در نظر نگیرد، باز هم حاکم است.
گر کشد نقش خیالی حاکم است
ور نگاری می نگاری حاکمست
هوش مصنوعی: اگر تصویری از خیال کشیده شود، حکمت و قدرت او در آن است و اگر نگارگری وجود داشته باشد، باز هم حاکمیت و کنترل او در آن نهفته است.
گر کشد صد جان فدای حضرتش
ور به خاکم می سپارد حاکمست
هوش مصنوعی: اگر صد جان هم فدای او شود، باکی نیست؛ زیرا او همانی است که حاکم بر سرنوشت من است حتی اگر به خاک بیفتم.
روی گل را حکم او خارد به خار
گر نخارد ور بخارد حاکمست
هوش مصنوعی: اگر گل را خاری بزند، به حکم اوست و اگر خاری نزند، پس حاکم است.
ما گنه کاریم و سید پادشاه
گر بگیرد ور گذارد حاکمست
هوش مصنوعی: ما خطاکاریم و سید بزرگوار پادشاه است؛ اگر او ما را بزند یا ببخشد، در هر صورت، او حکمرانی است که بر ما سلطه دارد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۵۱ به خوانش سید جابر موسوی صالحی