غزل شمارهٔ ۱۴۹۸
دل به دلبر گر سپاری دل بری
دل بری کن تا بیابی دلبری
هرکه انسانست از این سان خوانمش
آن چنان انسان بسی به از پری
از سر سر در گذر چون عاشقان
عشقبازی نیست کار سرسری
گر بیاری جام می یابی ز ما
هر چه آری نزد ما آن را بری
جان به جانان ده بسی نامش مبر
حیف باشد نام جائی گر بری
چون خلیل الله همه بتها شکن
تا نباشی بت پرست آذری
نعمت الله را اگر یابی خوشست
زان که دارد معجز پیغمبری
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل به دلبر گر سپاری دل بری
دل بری کن تا بیابی دلبری
هوش مصنوعی: اگر دل را به محبوب بسپاری و از او دل بربایی، این کار را بکن تا بتوانی محبوبی بیابی.
هرکه انسانست از این سان خوانمش
آن چنان انسان بسی به از پری
هوش مصنوعی: هر کسی که دارای ویژگیهای انسانی است، او را به این صورت انسان مینامم. در واقع، انسانهایی که به این شکل هستند، از بسیاری از پریها و موجودات دیگر برترند.
از سر سر در گذر چون عاشقان
عشقبازی نیست کار سرسری
هوش مصنوعی: وقتی وارد دنیای عشق میشوی، نباید به صورت سطحی و بیتوجه عمل کنی؛ بلکه باید با تمام وجود و دقت به این حس عمیق بپردازی.
گر بیاری جام می یابی ز ما
هر چه آری نزد ما آن را بری
هوش مصنوعی: اگر جام می را به نزد ما بیاوری، هرچه که از طرف ما به تو برسد، همان را از خودت ببین و دریافت کن.
جان به جانان ده بسی نامش مبر
حیف باشد نام جائی گر بری
هوش مصنوعی: برای عشق صمیمی و عمیق، جانت را فدای محبوب کن و نام او را فراموش کن. نام یک مکان، اگر بر روی آن عشق بگذاری، اندوهناک است.
چون خلیل الله همه بتها شکن
تا نباشی بت پرست آذری
هوش مصنوعی: همچون خلیلالله که تمام بتها را شکست، تو نیز باید از پرستش بتها دوری کنی، تا همچون آذری نباشی.
نعمت الله را اگر یابی خوشست
زان که دارد معجز پیغمبری
هوش مصنوعی: اگر نعمتهای الهی را به دست آورید، خوب است؛ زیرا این نعمتها معجزات پیامبر را به یاد میآورند.