غزل شمارهٔ ۱۴۹۶
زر به باران ده که تا جان را بری
ور زرت باشد بشو از جان بری
سلطنت خواهی سر و زر را بباز
سلطنت خود نیست کار سرسری
بگذر از یاساق و راه شرع گیر
گر به ایمان تابع پیغمبری
پای همت بر سر دنیا بکوب
تا بر آری دست و پای سروری
نو عروسانند فکر بکر من
خوشترند از لعبتان بربری
گر بیابی حبه ای از قند ما
گنج قارون را به یک جو نشمری
همچو سید تخم نیکی را بکار
گر همی خواهی که از خود برخوری
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زر به باران ده که تا جان را بری
ور زرت باشد بشو از جان بری
هوش مصنوعی: اگر طلا را به باران بدهی، روح را تازه و شاداب میکند؛ و اگر طلا در دلت باشد، از جانت دور میشود.
سلطنت خواهی سر و زر را بباز
سلطنت خود نیست کار سرسری
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن قدرت و ثروت، باید سختیها و چالشها را پذیرا باشی، زیرا دستیابی به سلطنت و مقامها کار سادهای نیست و نیاز به تلاش و جدیت دارد.
بگذر از یاساق و راه شرع گیر
گر به ایمان تابع پیغمبری
هوش مصنوعی: از چیزهای بیهوده و ناامیدی بگذر و به اصول دینی و راههای صحیح عمل کن، زیرا در سایه ایمان، پیرو واقعی پیامبر خواهی بود.
پای همت بر سر دنیا بکوب
تا بر آری دست و پای سروری
هوش مصنوعی: به تلاش و کوشش خود در زندگی ادامه بده و بر مشکلات چیره شو تا به مقام و موقعیت بالایی دست یابی.
نو عروسانند فکر بکر من
خوشترند از لعبتان بربری
هوش مصنوعی: فکر خلاق و تازه من برایم از بازیهای سطحی و بیمحتوا جذابتر و دلپذیرتر است.
گر بیابی حبه ای از قند ما
گنج قارون را به یک جو نشمری
هوش مصنوعی: اگر یک دانه قند از ما پیدا کنی، ارزش گنج قارون را به هیچ میانگاری.
همچو سید تخم نیکی را بکار
گر همی خواهی که از خود برخوری
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از دسترنج خود بهرهمند شوی، باید همانند یک سید، بذری از نیکی بکاری.