غزل شمارهٔ ۱۴۸۹
خبری گر ز حال ما یابی
عمر گم کرده باز وایابی
دُرد دردش چو صاف درمان نوش
که از آن درد دل دوا یابی
باش با جام می دمی همدم
به از این همدمی کجا یابی
کشتهٔ عشق زنده و جاوید
رو فنا شو که تا بقا یابی
خوش بود گر چو ما در این دریا
عین ما را به عین ما یابی
همچو ما گر گدای سلطانی
پادشاهی چو این گدا یابی
نعمت الله را به دست آور
تا همه نعمت خدا یابی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خبری گر ز حال ما یابی
عمر گم کرده باز وایابی
هوش مصنوعی: اگر از حال ما خبری به دست آوری، عمر گمشدهات را دوباره خواهی یافت.
دُرد دردش چو صاف درمان نوش
که از آن درد دل دوا یابی
هوش مصنوعی: اگر درد دل را با نوشیدنی که درمان آن درد است، تسکین دهی، پس میتوانی به آرامش و بهبودی دست یابی.
باش با جام می دمی همدم
به از این همدمی کجا یابی
هوش مصنوعی: با یک جام شراب باشید و از تنهایی لذت ببرید، چرا که همدمی بهتر از این را نخواهید یافت.
کشتهٔ عشق زنده و جاوید
رو فنا شو که تا بقا یابی
هوش مصنوعی: برای اینکه به حقیقت و جاودانگی برسی، لازم است از عشق و وابستگیهای دنیوی دست بکشی و خود را فانی کنی.
خوش بود گر چو ما در این دریا
عین ما را به عین ما یابی
هوش مصنوعی: خوب است اگر تو هم در این دریا مانند ما باشی و ما را به خودمان بشناسی.
همچو ما گر گدای سلطانی
پادشاهی چو این گدا یابی
هوش مصنوعی: اگر همچون ما گدای سلطانی باشی، دیگر پادشاهی به مانند این گدا را هم خواهی یافت.
نعمت الله را به دست آور
تا همه نعمت خدا یابی
هوش مصنوعی: تا زمانی که نعمتهای الهی را درک کنی و به دست آوری، میتوانی سایر نعمتهای خداوند را نیز تجربه کنی.