گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۸۰

زهی عقل و زهی دانش که تو خود را نمی دانی
دمی باخود نپردازی کتاب خود نمی دانی
چو تو نشناختی خود را چگونه عارف اوئی
خدای خود نمی دانی بگو تا چون مسلمانی
خیالی نقش می بندی که کار بت پرستانست
رهاکن این خیال خود که یابی زان پشیمانی
اگر زلفش به دست آری بیابی مجمع دلها
بسی جمعیتی یابی از آن زلف پریشانی
گر از میخانهٔ باقی می جام فنا نوشی
حیات جاودان یابی و گردی ایمن از فانی
حریف نعمت الله شو که تا جانت بیاساید
که دارد در همه عالم چنین همصحبت جانی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی عقل و زهی دانش که تو خود را نمی دانی
دمی باخود نپردازی کتاب خود نمی دانی
هوش مصنوعی: عجب است که با داشتن عقل و دانش، تو به خودت آگاهی نداری و حتی برای یک لحظه هم به درون خودت نمی‌اندیشی و نمی‌دانی که کتاب وجودت چیست.
چو تو نشناختی خود را چگونه عارف اوئی
خدای خود نمی دانی بگو تا چون مسلمانی
هوش مصنوعی: اگر خود را نشناختی، چگونه می‌توانی برای خدا شناسایی پیدا کنی؟ در این حالت، بگو تا ببینیم چقدر به اصول مسلمانی پایبند هستی.
خیالی نقش می بندی که کار بت پرستانست
رهاکن این خیال خود که یابی زان پشیمانی
هوش مصنوعی: تصویر خیالی که در ذهنت می‌سازی، کار کسانی است که به بت‌ها می‌پرستند. این خیال را رها کن، زیرا از آن پس تنها نصیب‌ات پشیمانی خواهد بود.
اگر زلفش به دست آری بیابی مجمع دلها
بسی جمعیتی یابی از آن زلف پریشانی
هوش مصنوعی: اگر بتوانی به زلف او دست پیدا کنی، دل‌های زیادی را به دور خود خواهی دید و جمعیتی از عشق و محبت را تجربه خواهی کرد که از آن زلف پریشان ناشی می‌شود.
گر از میخانهٔ باقی می جام فنا نوشی
حیات جاودان یابی و گردی ایمن از فانی
هوش مصنوعی: اگر از میخانهٔ باقی یک جرعه از جام فنا بنوشی، به زندگی جاودان دست پیدا خواهی کرد و از چیزهای زودگذری که به سراغت می‌آید، در امان خواهی بود.
حریف نعمت الله شو که تا جانت بیاساید
که دارد در همه عالم چنین همصحبت جانی
هوش مصنوعی: با نعمت الله همراهی کن تا آرامش پیدا کنی، چرا که او در تمام دنیا همدمی این‌چنینی دارد.