غزل شمارهٔ ۱۴۵۸
خرمنی گندم نگر در دانه ای
قرب صد دانه ببین هر شانه ای
گرچه دندانه بسی باشد ببین
یک حقیقت عین هر دندانه ای
از فروغ آفتاب روی او
ماهروئی هست در هر خانه ای
روشنست از شمع بزمش عشق ما
روح اعظم نزد او پروانه ای
برزخ جامع مقام ما و توست
خوش بساز آنجا چو ما کاشانه ای
گر حریف نعمت اللهی بیا
نوش کن شادی ما پیمانه ای
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خرمنی گندم نگر در دانه ای
قرب صد دانه ببین هر شانه ای
هوش مصنوعی: در یک خوشه گندم، به تعداد زیادی دانه توجه کن؛ هر چقدر هم که کوچک به نظر برسند، ارزش آنها را میتوان به راحتی درک کرد.
گرچه دندانه بسی باشد ببین
یک حقیقت عین هر دندانه ای
هوش مصنوعی: هرچند دندانههای زیادی وجود دارد، اما یک حقیقت در هر دندانه نهفته است.
از فروغ آفتاب روی او
ماهروئی هست در هر خانه ای
هوش مصنوعی: هر خانهای را زیبایی و روشنی خاصی از چهره زیبای او درخشان کرده است.
روشنست از شمع بزمش عشق ما
روح اعظم نزد او پروانه ای
هوش مصنوعی: عشق ما همچون شمعی در محفل او درخشان است و در نزد او، روح بزرگ به گونهای است که مانند پروانهای به دور این نور میچرخد.
برزخ جامع مقام ما و توست
خوش بساز آنجا چو ما کاشانه ای
هوش مصنوعی: جایی که ما و تو در آن قرار داریم، همچون برزخی است که به هم وصل میشویم. بیایید آنجا را به زیبایی بسازیم، مانند خانهای که ما برای خود ساختهایم.
گر حریف نعمت اللهی بیا
نوش کن شادی ما پیمانه ای
هوش مصنوعی: اگر دوستانی که به نعمتالهی هستند بیایند، بیایید با هم خوش باشیم و شادیامان را جشن بگیریم.